نقش خلاقیت در مدیریت

از زمانی که علم مدیریت و سازمان در اوایل سال ۱۹۰۰ به سرعت بسط یافت، تکاملی درباره ماهیت و وظیفه سازمان‌ها و معیار اثربخشی سازمانی پدیدار گشت. این مفاهیم در تعامل پویا و همگام با موسسات و کمپانی‌های بزرگ جوامع جهانی رو به‌ رشد، رشد نموده و تکامل یافت. در طول تاریخ یک صد ساله نیز مفاهیم ناب و اصلی درباره افراد، سازمان‌ها، کارگران، مدیران، سیستم‌ها و شبکه‌ها رشد پیدا نموده و باعث شکل‌دهی به اندیشه و رفتار مدیران، کارکنان و سیاستگذاران گردید.

دنیای امروز دنیای سازمان‌هاست و نیروی انسانی به عنوان با ارزش‌ترین منابع سازمانی، متولیان آن محسوب می‌شوند. امروزه بیش از هر زمان مشخص شده است که رشد و توسعه سازمان‌ها و در پی آن جوامع در گروی استفاده صحیح از نیروی انسانی است. در حال حاضر سازمان بشری مانند گذشته نیست به ویژه نیروی کار به طور قابل توجهی در حال تغییر است. از این‌ رو لازم است مدیران، خود را با الگوها و گرایشات مختلف هماهنگ نموده و آماده باشند تا آنها را بر هم منطبق نمایند. بی‌شک در جهان پر شتاب و سرشار از تحول و رقابت امروز آنچه موجبات تحقق مزیت رقابتی سازمان‌ها را تضمین می‌کند، نیروی انسانی با کیفیت، خلاق و پویاست.

مدیران خلاق و مبتکر، مدیرانی هستند که از ابتکار، اعتماد به نفس، تمرکز ذهنی، انعطاف‌پذیری و ... برخوردارند. این گروه از مدیران تمایل به همرنگی و همگونی داشته و دچار عادت زدگی نبوده و از انتقاد و شکست‌پذیری نمی‌ترسند. آنان به خود و جامعه نگاه منفی ندارند زیرا منفی‌نگری خود به خود مانع رشد، پیشرفت، خلاقیت و کارایی و ... می‌شود. در این مقاله، ضمن ارائه تعاریفی از مدیریت، ابتکار و خلاقیت، ویژگی‌های مدیران خلاق و مبتکر مدنظر قرار می‌گیرد.

در ابتدا باید بپرسیم مدیریت چیست؟

کریتنر مدیریت را چنین تعریف کرده است : مدیریت عبارت است از فرایندی برای حل مسائل مربوط به تامین هدف‌های سازمانی به نحو مطلوب از طریق استفاده موثر و کارآمد از منابع کمیاب در محیطی که در حال تغییر است.

این تعریف مسائل جامعی را در خود جای داده است و مسلما برای حل مسائل سازمان نمی‌شود تنها به این تعریف عمل کرد لذا برای نتیجه دادن این تعریف باید از ابتکار و خلاقیت نیز بهره‌مند شد زیرا بارها دیده شده با وجود در اختیار داشتن تمامی امکانات سازمان برای رسیدن به اهداف، یک خلاء و یا به اصطلاح گرهی در رسیدن به اهداف مانع شده و تنها با یک ذهن خلاق و مدیریت مبتکر گره گشوده می‌شود. هر گاه بحث در خصوص مدیریت و مدیران پیش می‌آید ذهن‌ها به سمت تعریف کلیشه‌ای زیر معطوف می‌شود.

مدیریت یعنی، برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری و هدایت سازمانی و در آخر نظارت و ارزشیابی. آیا می‌توان با موارد مزبور به اهداف سازمان دست پیدا کرد و به نتیجه دلخواه رسید. مسلما مواردی پیش خواهد آمد که جز با ابتکار و خلاقیت مدیر حل نخواهد شد.

ابتکار و خلاقیت چیست؟

ابتکار نوع خاصی از عمل است و فرد مبتکر بی‌آنکه طبق دستوری رفتار کرده باشد، می‌تواند کارهای ارزشمندی ارائه دهد. افراد مبتکر و خلاق گویی قبلا به کار دعوت شده‌اند.

ابتکار و خلاقیت به عنوان یک نیاز عالیه بشری در تمام ابعاد زندگی او مطرح است و عبارت است از : تحولات دامنه‌دار و جهشی در فکر و اندیشه انسان، به طوری که دارای توانایی ترکیب عوامل قبلی با روش‌های جدید است.

نوآوری و خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری و ذهنی است و به معنای توانایی ترکیب ایده‌ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده‌هاست.

مهارت و توانایی در به کار بردن خلاقیت، ظرفیت استقامت و صبر را افزایش می‌دهد و این مسئله باعث می‌شود که مفهوم شکست در مدیریت تغییر کند. شکست به سادگی نمایانگر فاصله‌هایی بین آرمان‌ها و واقعیت‌هاست. شکست فرصتی برای فراگیری واقعیت موجود و درک صحیح و دقیق آن است که می‌تواند استراتژی‌هایی را که طبق برنامه پیش‌بینی شده عمل نکرده‌اند، تصحیح کند و آرمان را دقیق‌تر و مشخص‌تر تعریف کند. این را بدانیم که شکست‌ها، ابدا نمایانگر ضعف و یا کم ارزشی افکار و توانایی ما نیستند. انسان موجودی پیچیده است و به سادگی نمی‌توان رفتار و منش او را تحلیل کرد. او در عین حال که از تغییر می‌هراسد، آن را نیز دنبال می‌کند.

مهارت و توانایی استفاده از خلاقیت اساسا وضعیت ما را نسبت به واقعیت‌های موجود تغییر می‌دهد. به طوری که وضعیت موجود را نه تنها دشمن بلکه دوست خود به شمار می‌آوریم. نگاهی هوشمندانه و دقیق به واقعیت‌های موجود بسیار اهمیت دارد و انسان باید تصویری شفاف و واضح از آرمان‌های خود داشته باشد.

ویژگی‌های مدیر خلاق

مدیران از نظر خلاقیت متفاوت‌اند. مدیر خلاق کسی است که هر مسئله را از دیدگاه‌های گوناگون بررسی می‌کند، او معمولا نسبت به وضعیت موجود احساس نارضایتی می‌کند، یا به طور کلی معتقد است که روش‌های جاری انجام کار را می‌توان بهبود بخشید. ویژگی‌های زیر در مدیر خلاق می‌توان یافت :

۱) او، مسائل و وضعیت‌هایی را می‌بیند که قبلا مورد توجه قرار نگرفته است و فکرهای بکری را ارائه می‌دهد.
۲) ایده‌ها و تجربیات حاصل از منابع گوناگون را به هم ربط داده و آنها را بر مبنای مزیتشان مورد بررسی قرار می‌دهد.
۳) معمولا چندین راه و روش برای حل هر موضوع معین کرده و به عبارتی دارای سلامت فکر است.
۴) نسبت به پیش فرض‌های قبلی تردید می‌کند، محدود به رسم و عادت نمی‌شود به عبارت دیگر استقلال فکری دارد. یعنی ضمن قبول روش‌های قبلی همیشه در ذهن خود این موضوع را مطرح می کند که علاوه بر روشهای موجود، روش‌های دیگری نیز وجود دارد.
۵) به طور سریع از نیروهای احساسی، ذهنی و بینشی مدد می‌گیرد و آنها را مورد استفاده قرار می‌دهد و به ربط بین موضوعات می‌پردازد.
۶) در فکر و عمل از انعطاف بالایی برخوردار است. منظور از انعطاف فکری آن است که اگر فکر و اندیشه‌‌ای بهتر از فکر خود دید، آن را می‌پذیرد.
۷) مدیران خلاق، انسان‌های هدفمندی هستند، یعنی براساس تصادف و اتفاق زندگی نمی‌کنند.

ویژگی‌های شخصیتی مدیرا خلاق

ویژگی‌های شخصیتی هر فرد منحصر به خود آن شخص می‌باشد. در واقع این ویژگی‌ها همان خصایصی هستند که شخص به صورت ارثی از والدین خود کسب می‌کند. برخی از آنها عبارتند از :

۱) تیز هوش‌تر از دیگران است.
۲) علاقه او به مسائل علمی، هنری، فرهنگی و اجتماعی بیشتر و دامنه اطلاعات او در این زمینه وسیع‌تر است.
۳) درباره مسائل انتزاعی، در مقایسه با مسائل عینی و ملموس، بهتر و عمیق‌تر می‌اندیشد.
۴) بیشتر به ارتباط موضوعات نسبت به هم توجه می‌کند.
۵) در مقایسه با افراد تیزهوش که تفکر همگرایی دارند، در افکار و تخیلات خود بیشتر غوطه‌ور است.
۶) نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی حساس است و همیشه وضعیت فعلی خود را زیر سوال برده و به فکر بهبود آن است.
۷) از آن دسته از معیارها، رسوم و ارزش‌های اجتماعی، که به نظر قابل قبول نیستند، کمتر پیروی می‌کند و بیشتر متکی به قضاوت شخصی خودش است هر چند که به فکر بهبود این اندیشه‌ها است.
۸) انعطاف‌پذیر و بیانش دارای طنز است.
۹) دوست دارد در مباحثه عقیده خود را بیان کند، ولی اصراری به تحمیل عقاید خود ندارد.
۱۰) بسیار کنجکاو است.
۱۱) محافظه‌کار نیست و بیشتر خطر می‌کند.
۱۲) خودخواه نیست.
۱۳) به سرنوشت دیگران اهمیت می‌دهد.
۱۴) استقلال‌طلب است و دوست ندارد از راه و روش دیگران پیروی کند.
۱۵) ثبات عاطفی بیشتری دارد.
۱۶) شخصیت او رشد یافته‌تر است و اختلال کمتری دارد.
۱۷) اعتماد به نفس خوبی دارد و در مقابل ناکامی‌ها کمتر دلسرد و مایوس می‌شود.
۱۸) بر غرایز خود تسلط بیشتری دارد.
۱۹) نسبت به زندگی خود و دیگران احساس مسئولیت می‌کند و معتقد است که در زندگی رسالتی به عهده او گذاشته شده است.
۲۰) در فکر و عمل از اصالت و نوآوری بیشتری برخوردار است. البته خلاقیت و خصوصیاتی که بیان کردیم لازم و ملزوم یا علت و معلول یکدیگرند.

مراحل خلاقیت

برای ایجاد خلاقیت و اجرا و نتیجه‌گیری از آن مراحلی باید طی شود که بدون گذراندن این مراحل چیزی به نام خلاقیت پدید نخواهد آمد. خلاقیت شامل چهار مرحله زیر می‌باشد که عبارتند از :

مرحله آمادگی

در این دوره، ابتدا شخص در مورد موضوع یا مسئله مورد نظرش به جستجوی اطلاعات می‌پردازد و سعی می‌کند موضوع را به خوبی بشکافد تا ریشه آن را دریابد. همچنین سعی می‌کند پیش‌فرض‌های ذهنی درست و غلط درباره موضوع را شناسایی کرده تا در نهایت به ایده‌های مختلفی دست یابد. هر چند که باید بینش مناسبی نسبت به فکر جدید داشته باشد و نسبت به موضوع حساس باشد.

مرحله بصیرت (روشنی)

بعد از سپردن موضوع به ضمیر ناخودآگاه، مدیر باید حواس خود را با امواج و فرکانس‌های ارسالی از آن منبع لایزال و پر قدرت تنظیم و در واقع چشم به راه و گوش به زنگ باشد تا اشاره‌های رسیده را جذب، ثبت و درک کند. در این مرحله است که مدیر در یک لحظه متوجه راه حل می‌شود.

مرحله آزمایش و ارزش‌گذاری

راه حلی که به ذهن مدیر رسیده در واقع راه حل کلی است که لازم است ابتدا آزمایش و سپس مطابق وضع مورد نیاز، شکل داده شود و نهایتا کاربردهای مختلف آن مشخص گردد.

بسیاری از مدیران منفعل اصرار دارند قبل از آنکه اقدامی صورت دهند، آن‌قدر صبر کنند تا شرایطی مطلوب و صد در صد دلخواه فراهم آید. دستیابی به کمال مطلق بسیار مطلوب است، ولی چیزی که ساخته یا طراحی شده دست انسان باشد به هیچ وجه کامل نبوده و نمی‌تواند باشد، پس انتظار برای فراهم آمدن شرایط ایده‌آل، انتظاری است که تا ابد به درازا می‌کشد و در اصل انتظار بیهوده‌ای خواهد بود.

در اینجا دو نکته وجود دارد که به مدیریت کمک می‌کند از اشتباهات فاحشی که معلول انتظارات برای رسیدن به شرایط ایده‌آل است، پرهیز کند :

۱) هیچ وقت مشکلات و موانع آینده را از نظر دور نکنید. هر اقدام تهورآمیز، خطرات، ناملایمات و آینده نامعلوم به همراه دارد.
۲) آماده باشید که موانع و مشکلات را در حین بروز رفع کنید.

هنر انسان موفق این نیست که بتواند احتمال وقوع همه مشکلات را بدهد و خود را آماده رفع آنان بسازد، بلکه هنر آن است که بتواند راه حلی در حین مواجه شدن با آنها نیز بیابد. دل را به دریا بزنید چون ما نمی‌توانیم خود را در برابر تمام مشکلات و مسائل بیمه کنیم.

پنجره

موفقیت

خود را

باز کنید.

موفقیت یعنی ...

  • اراده بالا
  • مصمم در امور
  • مطابقت با شرایط
  • تحمل شکست

موفق ... دارد

  • هدف و مسیر
  • برنامه منظم
  • اراده بالا
  • همت و نشاط

همراه شماییم در ...

  • مدیریت بازرگانی
  • مشاوره تبلیغات
  • مدیریت تبلیغاتی
  • اجرای تبلیغ

موفقیت شما هدف ماست...
از مشاوره تا مدیریت و سپس اجرا در کنار شمائیم ...
(استفاده از محتوای این مجموعه با ذکر منبع بلامانع می باشد.)