مدیریت زمان و تاثیر آن در زندگی

شاید اندیشیدن به مفهوم تسلط بر زمان یا مدیریت زمان در نظر بعضی محال و غیرعملی جلوه کند، اما صادقانه بیندیشیم که علیرغم مشکلاتی که در حال حاضر با آنها دست به گریبان هستیم، همین تمایل هر یک از ما به انجام دادن کارها به روشی بهینه، با مسأله مدیریت وقت و زمان ارتباط مستقیم دارد. همچنین بعدی از ابعاد بهره وری مسأله بهره وری زمان انجام کارها، استفاده صحیح از زمان و زندگی کردن با نگرش صرفه جویانه به زمان است. شاید این عبارت را شنیده باشید که «اگر از وقت خود خوب استفاده کنیم، همیشه برای انجام کارهای خود وقت کافی خواهیم داشت.» و این ربطی به این که در کشور ما چقدر از وقت هر یک از ما در ترافیک یا پشت چراغ قرمزها تلف می شود، ندارد. چرا که به هر حال در هرکجا که باشیم مسئول استفاده صحیح از تمام منابع خود به خصوص وقت و زمان عمر خود هستیم.

در فرهنگ یوگا، میزان عمر را مرتبط با میزان تپش قلب و تنفس موجود زنده می دانند و معتقدند که عمر همه موجودات ثابت و مشخص بوده و برابر است و آن عمر عبارت از تعداد معینی تپش قلب و تنفس هر موجود زنده است. حالا بعضی از موجودات زنده مثل مرغ مگس خوار با ضربان قلبی در حدود ۳۰۰ بار در دقیقه عملاً زمان کمتری زنده هستند تا یک فیل با ۳۰ بار ضربان قلب در همان زمان، البته تحقیقات پزشکی جدید نیز درستی و صحت این نظریه را مورد تأیید قرار می دهد. شاید ذکر این نکته خالی از فایده نباشد که بهره وری هر یک از ما از عمر و وقتمان ارتباط مستقیمی با هیجانات و تنش های عصبی دارد که با آن دست به گریبان هستیم و این توجیهی است برای بالا بودن میزان سکته قلبی و مرگ و میر زودرس در میان افرادی که به دلیل تخصص و مسئولیت ارزش زیادی برای جامعه دارند و عمدتاً در رده های مدیریتی از هر نوع، علمی تا اقتصادی و بازرگانی انجام وظیفه می کنند.

اگر مدیریت را به مفهوم رهبری، هدایت صحیح نیروها و مصرف به جای منابع موجود بدانیم، هر یک از ما بدون توجه به موقعیت زمان، خواه کشاورز باشیم، یا متخصص، یا مدیر یک سازمان تجاری، در درجه اول مدیر وقت، عمر و نیروی خود هستیم.

زمان به عنوان یک منبع پایان پذیر

در درجه اول باید به خاطر بیاوریم که زمان یک منبع قابل توجه و حیاتی است! یا به عبارت دیگر وقت طلاست. نیازهای ما، نژاد، سطح اجتماعی، جنس و سن ما یا هر گونه وجه تمایز دیگرمان، هر چه باشد برای هر یک از ما، زمان یک عامل اساسی و مهم و محدودکننده در رسیدن و دستیابی به هر هدفی است. نمی توانید آن را کرایه کنید. بخرید و یا اجاره دهید! در عین حال بیش از ۲۴ ساعت در هر شبانه روز نمی توانید داشته باشید و هرگز نمی توانیم بر حسب مفاهیم اقتصادی، منحنی افزایش زمان نسبت به روز را رسم کنید. ذخیره هر یک از ما از زمان کاملاً غیر الاستیک است. بدون توجه به این که نیاز شما تا چه حد فوری و ضروری است. نه می توان آن را ذخیره کرد و نه میزان آن را طبق نیاز روز افزونتان افزایش دهید. زمان تماماً و کاملاً کالایی تجدیدناپذیر است. نمی توان آن را در فریزر، گاوصندوق بانک یا هر جای محفوظ دیگر ذخیره کرد، یا به طرق مختلف مصرف آن را مشابه روش به کار رفته جهت مقابله با روند فرسایش خاک آهسته نمود. زمان جابه جایی ناپذیر است. هیچ چیز دیگری جایگزین آن نمی شود. برخلاف پلاستیک ها و برخلاف جایگزینی روبوت ها به جای نیروی انسانی.

از لحاظ بیولوژیک، ما انسانها برای مدیریت زمان به خوبی سازماندهی نشده ایم. در یک اتاق کاملاً تاریک و دربسته که از پنج حس خود محروم می شویم به زودی حس گذر زمان را از دست می دهیم. بسیار جالب است که احساس ملالت و کسالت یا بیکاری زمان را طولانی می کند و هیجان ها و ضرب الاجل ها آن را کوتاه می سازند. بسیار عجیب است که برعکس سطح بیکاری روزافزون کشورها و نیاز روزافزون افراد بشر به استراحت بیشتر و کاهش ساعات کار، بسیاری از مدیران هنوز ساعات متمادی کار می کنند و از عواقب نبردی بیرحمانه برای انجام همه کارها به دست خودشان آسیب می بینند و رنج می کشند.

زمان و دنیای در تغییر

زمینه کار مدیریت سریعاً تغییر می یابد. بنابراین در عین این که باید بتوانیم به عنوان یک مدیر وظایف اساسی خود را در حال حاضر انجام دهیم، باید بتوانیم خود را با دنیایی که سریعاً در حال تغییر است وفق داده و باید مفاهیم جدیدی را یاد گرفته و مفاهیم دیگری را فراموش کنیم و برای انجام تمام این کارها باید زمان و وقت خود را خوب و دقیق سازماندهی و مدیریت کنیم تا بتوانیم از عهده دنیای جدید شجاعمان برآییم.

مدیر یک شعبه بانک به عنوان مثال، مسئول فروش انواع خدمات گوناگون به مشتریانی بسیار متنوع، حقیقی و حقوقی می باشد. آن هم در بازاری بسیار پیچیده که رقابت هر روز در آن شدیدتر می شود و در عین حال باید خود را با نوآوری های بسیار پیچیده تکنولوژی سازگار کند. چنین وضعی فقط اختصاص به این شخص با این شغل ندارد. زمینه کاری هر یک از ما با چنین تغییرات شدیدی روبه روست، یا در آینده با آن مواجه خواهیم شد. در عین حال، در تحلیل نهایی مسأله، این مسئولیت شخصی هر یک از ما است که خود را جهت استفاده صحیح از زمان متعهد کنیم تا ازعهده چنین تغییراتی برآمده وبه موفقیتهای مناسب دست یابیم. راجع به سه نفر، ترجیحاً سه مدیر که می شناسید فکر کنید. با استفاده از جدول یک، چهار زمینه کار و پیشرفت برای هر یک بنویسید که باور دارید به آنها کمک می کنید تا به نحو مؤثرتری عمل کنند.

به این ترتیب شما اولین قدم را برای تمرین مدیریت زمان برداشته اید. با انجام کارهایی مثل سازماندهی کارها، برگزاری ملاقات ها، بازدید ها، خارج کردن چیزهای غیرضروری از روی میز کارها، مشاوره دادن و ...

نتایج یک تحقیق روی بیش از ۱۳۰۰ مدیر در اروپا نشان می دهد که ضعف عمومی، ضعف در اولویت گذاری است. علی رغم ساعات طولانی کار، تنها ۴۷ درصد زمان واقعی کار به فعالیت های مدیریتی اختصاص دارد. قسمت اعظم زمان باقی مانده، صرف انجام کارهای کارمندان زیردستشان می شود. کارهایی آشنا و بسیار کم خطرتر غیرمدیریتی که مدیران طی سالها کار عادت کرده اند انجام دهند. هزینه زمان تلف شده مذکور رقمی معادل ۲۰۰۰۰ پوند در سال است. البته به استثنای هزینه های استخدام و آموزش که معادل ۸۵ پوند در روز یا ۱۱ پوند در ساعت است. که نیاز شدید به استفاده بهینه از زمان و تغییر رفتار را آشکار می سازد. پس به خاطر بسپارید که زمان کافی برای تکمیل مهمترین موضوعات یا به عبارت بهتر اصلی ترین وظایف تان باید کنار بگذارید.

اکنون به بررسی شش موضوع که به فهمیدن چگونگی استفاده هر یک از ما، از زمان کمک می کند،می پردازیم :

اهداف

چه هدفهایی را برای زندگی خود تعیین کرده اید؟ آیا تاکنون به این موضوع اندیشیده اید؟ باید در این مورد صریح برخورد کنید. اگر تاکنون اهدافتان را معین نکرده اید، برای یک بار هم که شده، هم اکنون آنها را روی کاغذ بیاورید. با نوشتن اهداف، آنها را کشف می کنید. بله، کشف می کنید که دقیقاً چه می خواهیم و انگیزه تان در رسیدن به اهداف تقویت می شود و استفاده دقیقه به دقیقه شما از زمان معنا می یابد. اهداف زندگی هر شخص با دیدگاه ها، مقاصد و اعتقادات وی ارتباط تنگاتنگ دارد. پاسخ به سؤالات زیر کمک می کند تا به روشی که طبق آن زمان و وقت خود را مورد استفاده قرار می دهید، تمرکز یابید.

- دوست دارید سه سال آینده کجا باشید؟ و در آن موقع دوست دارید وضعتان چقدر با امروز متفاوت باشد؟

- اگر به یقین می دانستید که تا شش ماه بعد در اثر حادثه ای ناگهانی خواهید مرد، تا آن موقع چگونه زندگی می کردید؟

و اکنون :

- ده سال پیش کجا بودید؟ - دوستان و معاشرین شما چه کسانی بودند؟

- اگر کسی آن موقع از شما می پرسید «ده سال بعد چه وضعی خواهید داشت، چه پاسخی می دادید؟

- آیا امروز همان وضع را دارید؟

- به نظر خودتان امروز را چگونه باید بگذرانید تا فردایی مناسب داشته باشید؟

- آن فردای مناسب را چگونه ترسیم می کنید؟

به خاطر بسپارید که هدف گذاری یک فعالیت همیشگی است که مطمئناً نیازمند به روزآوری اهداف، ثبت و اولویت گذاری و دوره و مرور منظم هر دو نوع اهداف کوتاه مدت و بلند مدت می باشد. دست کم هر شش ماه اهداف خود را مرور کرده و آنها را (در صورت نیاز) مورد اصلاح قرار دهید. چرا که با حرکت در مسیری منظم ممکن است متوجه شوید دیگر اهدافی را که ثبت نموده بودید، آن ارزش اولیه را ندارند و نیازمند اصلاح آن هستید.

وقتی که اهداف و موضوعات کلیدی زندگی خود را روی کاغذ بیان کرده و آنها را تحلیل می کنید، سعی کنید از تناقض یا تضاد بین اهداف یا قیاس نادرست به هر شکلی، آگاه بوده و از آنها اجتناب کنید. به زبان ساده تر ممکن است رسیدن به دو هدف در کنار هم در یک دوره زمانی غیرممکن باشد. برای مثال، اگر هدف شغلی تان رسیدن به مقام مدیریت عامل شرکت تجاری است که در حال حاضر کارمند آن هستید، آگاه باشید که این هدف با هدف گذراندن وقت بیشتر در کنار خانواده هماهنگ نیست، همچنین مورد علاقه و احترام همگان واقع شدن با داشتن اعتقادات قوی که شما را منحصر به فرد می سازد در تضاد می باشد. به فهرست اهداف زندگی تان نگاه کنید تا چنین تناقضاتی را کشف نمایید. اما در عین حال هرگز ثبت اهداف و کوشش برای دست یافتن به آن ها را فراموش نکرده و دست برندارید.

به طور خلاصه، یک فهرست اهداف باید شامل انواع زیر باشد :

۱- هدف شغلی

۲- هدف مالی

۳- هدف سلامتی و تندرستی

۴- هدف اجتماعی

۵- هدف مذهبی

۶- هدف خانوادگی

البته خودتان می توانید فهرست را کامل تر نمایید.

حوزه های اساسی فعالیت

چگونه حوزه های اساسی فعالیت خود را تعریف می کنید؟ منظور از حوزه های اساسی، موضوعاتی است که در حین فعالیت شغلی با آن ها برخورد کرده و باید در آن زمینه ها کار کنید. ابتدا باید بدانید در طول روز واقعاً چه کارهایی انجام می دهید و چگونه؟ با استفاده از کارنامه زمان، روز این موضوع روشن می شود. البته می توانید مستقیماً به جای تعیین حوزه ها از کارنامه، آن ها را روی کاغذ بیاورید. البته اگر واقعاً بر چگونگی و گذر زمان در طول روز آگاهی دارید اطلاعات اولیه برای مشخص کردن حوزه ها را می توانید با پاسخ به پرسشهای زیر فراهم آورید؟

- هدف شرکت یا سازمان چیست؟

- در چه زمینه ای فعالیت می کند؟

- به عنوان یک شرکت یا سازمان به چه چیزهایی نیاز داریم تا در عرصه فعالیت باقی بمانیم؟

- برای اجرای دو برنامه پنج ساله متوالی در سازمان خود به چه چیزهایی نیازمندیم؟

- در پایان ده سال به چه اهدافی دست می یابیم؟ - روی چه قسمت هایی مستقیماً نظارت دارم؟

- اهداف قسمت من چیست؟

- اهداف کاری خودم چیست؟

- چه کارهایی را باید با مشارکت همکاران و زیر دستانم انجام دهم تا به اهداف قسمت دست یابیم؟

- چه کسانی در این اختیارات یا در نحوه اعمال آن ها دارای نقش و اثر هستند.

- انتظارات من از آن ها چیست؟

- انتظارات زیر دستانم از من چیست؟

- چگونه می توانم عملکرد خود را افزایش دهم؟

علاوه بر این پرسش ها، اطلاعات قبلی و شخصی هم می توانند مؤثر باشند. اطلاعاتی مثل :

- شرح وظایف شغلی شما یا همکاران : اما متوجه باشید که این شرح وظایف ممکن است قدیمی یا ایستا بوده و نتواند چیز زیادی راجع به اولویت های حال حاضر به شما بگوید.

- ارزش یابی و نتایج مصاحبه شغل که نقاط قوت و ضعف شما یا زیردستانتان را در رسیدن به اهداف نشان می دهند.

- مشاورانی که به شما یاری خواهند داد تا نحوه استفاده از زمان خود را بهینه سازی کنید. با توجه به نحوه تفکر و شخصیت شما و بررسی های آنها در این مورد.

- اهداف شرکت یا سازمان با استفاده از مقالات، مجلات و نشریات داخلی و اعلامیه های سازمان بر می آید.

- مجلات تخصصی حرفه شما؛ حاوی اطلاعات عملی و مفید در مورد شرکتها و مدیرانی که زمینه کاری مشابه دارند.

- نقشه های زندگی و اهداف شخصی خودتان، شما در واقع طی زندگی به چه اهدافی می خواهید برسید؟

همان گونه که پس از این خواهیم دید، مانند تقسیم بندی کارنامه زمانی، حوزه اساسی شما نیز باید تعدادی مشخص و قابل قبول و کنترل باشند. این تقسیم بندی باید عمل گرا بوده و کلیه وظایفی که بر عهده دارید پوشانده و نیز جامع و مانع تعریف شده باشند.

به عنوان مثال، مدیریت یا معاونت یک بانک را در نظر بگیرید، حوزه های اساسی فعالیت چنین شغلی می تواند چنین باشد :

- روابط با کارمندان/ کارایی/ آموزش و توسعه/ انگیزش/ واگذاری اختیارات و نظارت

- افزایش سود/ اجرای نقشه ها/ بودجه بندی/ نظارت بر اعتبارات/ کارهای روتین

- ارباب رجوع، مشتریان/ محاسبات (خرد و کلان، نگهداری و توسعه)

- زمینه های کار تجاری جدید/ مشتریان تازه/ افق های جدید

- اطلاعات بازار محلی (رقبا، مشتریان بالقوه)

- فرضیه های جدید در زمینه های نگهداری و تعمیرات، نگهداری ابنیه، ابزار، فنون تجارت، امنیت

- همگرایی و هم محوری درون سازمان/ ارتباطات (سایر رؤسا، شعبات)

سررسیدها و نیاز به اطلاعات

شما به سیستم یا روشی برای حفظ اطلاعات مهم و نیز دسترسی سریع به آن نیاز دارید. به غیر از سیستم های بایگانی مختلف که برای حفظ اطلاعات ایستا به خوبی طبقه بندی شده اند. به ترکیبی از دفتر یادداشت/ سررسید/ سازمان دهنده که براساس اصول مدیریت زمان طراحی شده نیازمندید. اکثر سررسیدها که در ابتدای سال جدید خریداری می شوند برای هر کاری به غیر از ثبت قرار ملاقات نارسا هستند. از خود بپرسید، به چه اطلاعاتی همیشه نیازمندم؟ این اطلاعات می توانند :

- قرار ملاقات ها، مهلت های زمانی - اهداف: که باید در آینده به آن ها دست یافت.

- ایده ها و نقشه های جدید.

- حوزه های اساسی فعالیت که باید در معرض دید و در ذهن قرار بگیرند.

- تاریخ تولدها، امتحانات و کارهای تفریحی

- نقشه کشورها و جداول زمانی.

- کتاب هایی که باید خوانده شوند و فیلم هایی که باید دیده شوند و مکان هایی که باید بازدید شوند.

- قیمت ها، بودجه و مسایل تجاری.

- کارهایی که مسئولیت آن را به زیر دستان واگذار کرده اید باشند.

انتخاب یک سررسید

هنگام انتخاب سررسید از خود سؤال کنید :

۱- چه اندازه ای برای من مناسب است؟ اندازه ها از جداول بزرگ دیواری تا سررسیدهای رومیزی با قطع A4 تا سررسیدهای جیبی (حدود ۱۵*۱۰ سانتی متر) متغیرند. در عین حال از استفاده همزمان از دو یا چند سررسید با هم برحذر باشید! طراحی سررسیدها ممکن است حاوی یک روز یا هفت روز در صفحه باشند یا یک ماه در صفحه. استفاده از سررسیدهای کلاسوری که مخصوص مدیران طراحی شده اند به شما کمک می کند سیستمی را ایجاد کنید که برای شما کار کند. بعضی از طراحی های مفید در شکل مشاهده می شوند.

۲- سررسید من حاوی چه اطلاعاتی باید باشد؟ سررسیدهای سنتی معمولاً حاوی اطلاعات استانداردی هستند که ممکن است مفید باشند. شاید هم نه! نقشه متروی شهر لندن یا آدرس فرودگاه های اروپا برای کسی که قصد ندارد طی سال جاری ایران را ترک کند. فاقد ارزش است سررسیدهایی که براساس اصول مدیریت زمان طراحی شده اند. گنجی از اطلاعات را به شما عرضه می دارند و شما می توانید از آنها، آنچه را که به دردتان می خورد برگزینید.

در این مرحله باید توقف کرده و سیستم مورد استفاده خود را از نظر گذرانده و قضاوت کنید که آیا کافی و جامع بوده است؟ اگر دایماً در حال شکار تکه های کاغذ، رسیدن به قرار ملاقات ها با تأخیر گم کردن ایده ها، خود را غافل گیر می کنید، باید برای تغییر آماده شوید. اما در عین حال از کمال گرایی مطلق برحذر باشید. چرا که ممکن است زمان بسیار زیاد و ارزشمندی را برای حفظ یک سیستم کامل صرف کنید، بدون آن که عملاً به چیزی بیش از آن اطلاعات دست یابند.

اولویت گذاری

با هر سیستم و هر سررسیدی که مسلح باشید، بسیار لازم است که فهرست فعالیت های روزانه خود را تهیه کنید. برای بسیاری، بهترین کار این است که تهیه فهرست روزانه باشد. خواه بلافاصله بعد از تمام شدن ساعت کار یا قبل از رسیدن فردا. اگر بخواهید می توانید فضای ذهنی مورد نیاز را با ده دقیقه زودتر رسیدن به محل کار یا دو دقیقه دیرتر خارج شدن ایجاد کنید.

اگر بر مسیر زندگی تسلط بیشتری حس می کنید می توانید فهرست را هفتگی یا حتی ماهانه تهیه کنید. اما به هر حال فهرست خود را همیشه براساس نقش و سمت خود در محل کارتان تهیه کنید. آنچه ممکن است کسالت آور یا تهدید کننده به نظر برسد، این است که فهرست شما حاوی فعالیت هایی است که بیش از زمان شما را می طلبد. اما عقب نشینی نکنید در این مرحله به اولویت گذاری نیازدارید.

سیستم زیر را مورد توجه قرار دهید: A برای کارهای با بیشترین اولویت، B درجه دوم، C کارهای نه چندان مهم. A معمولاً سخت ترین، پیچیده ترین و مشکل است و نیز مهم ترین کار! C اغلب کم اهمیت است و آسان ولی وقتی از فهرست خط می خورد تأثیرگذار است. اما توجه کنید: با A شروع کنید نه با C یا Z ! به A نگاه کنید. ممکن است بخواهید دوباره اولویت گذاری کنید. (...، A2، A1) و بعد شروع کنید تا به ارتباط بین کارها برسید. از حالا شما باید انجام اهداف و مربوط کردن آن ها را شروع کنید. این کار قدری آشفته می نماید. اما نیمکره های راست و چپ مغز شما روی روش های سریع و مؤثر انجام کارها، کار خواهند کرد. اگر روش ABC مؤثر واقع نشد با روش MSC شروع کنید و اولویت گذاری نمایید:

کارهایی که حتماً باید انجام شوند.

کارهایی که می بایست انجام شوند.

کارهایی که می توانند انجام شوند. (اگر وقت باشد)

و از ایجاد چنین فهرست اولویت و تعداد غیرقابل شمارشی از کارهای اولویت دار و تغییرات مداوم بپرهیزید.

چهار راز آدم های موفق در مدیریت زمان

افراد موفق در استفاده از زمان بسیار متفاوت عمل می‌کنند. آن‌ها می‌دانند منابعی مانند پول و سرمایه قابل ‌برگشت هستند، ولی زمان ارزشمندترین سرمایه غیرقابل‌ بازگشت است. اگر دیدگاه شما نسبت به زمان عوض شود می‌تواند تاثیر شگرفی بر زندگی و دست آورهایتان داشته باشد. در این مقاله به ارائه چهار راز می‌پردازیم که افراد موفق آن‌ها را می‌دانند و استفاده می‌کنند.

راز ۱ : درک ارزش عدد ۱۴۴۰

افراد بسیار موفق بسیار به زمان فکر می‌کنند. آن‌ها همه دنیایشان را حول حداکثر کردن زمان خود و حفاظت از آن طراحی می‌کنند. در حقیقت، آن‌قدر به اهمیت زمان فکر می‌کنند که تقریبا احساس می‌کنند زمان پرواز می‌کند.

کمی وقت بگذارید و به ارزشمندترین چیزهای زندگی فکر کنید. چند دقیقه چشمانتان را ببندید و به فهرست چیزهایی فکر کنید که بیشترین ارزش را برایشان قائلید. اگر مانند اغلب مردم باشید، فهرست چیزهای ارزشمند زندگی‌تان شامل موارد زیر است : دوستان، خانواده، همسر، پول، سلامتی، تفریح و البته زمان.

ارزشمندترین چیزها در زندگی

زمان ارزشمندترین دارایی شما در زندگی شما است و باید احساس کنید که هر لحظه می‌خواهد از دست‌تان فرار کند. ممکن است سالم باشید و سپس چاق یا بیمار شوید و بعد دوباره سلامتی خود را بازیابید. شاید همه پولتان را از دست بدهید و سپس آن را بازگردانید. دوستان بسیار مهم هستند اما بگویید چند دوست در دانشگاه داشتید که دیگر با آن‌ها در ارتباط نیستید. یا حتی چه کسی جزو مهمانان عروسی‌تان بود و روز عروسی آخرین باری بود که او را دیدید؟ بله دوستان ارزشمندند ولی آن‌ها را از دست می‌دهیم و دوستان جدیدی پیدا می‌کنیم.

اما در مورد زمان موضوع کاملا متفاوت است. هرگز نمی‌توانید زمان بیشتری بسازید. وقتی روز تمام می‌شود، دیگر نمی‌توانید آن را برگردانید.

زمان ارزشمندترین منبع در جهان است. بعضی ثروتمند به دنیا می‌آیند و بعضی فقیر. بعضی در دانشگاه‌های معتبر درس می‌خوانند و بعضی انصراف می‌دهند. بعضی‌ها به طور ژنتیکی ورزشکارند، اما بعضی معلولیت فیزیکی دارند. اما همه ما هر روز ساعات یکسانی در اختیار داریم. دست‌تان را روی قلب‌ خود بگذارید. واقعا این کار را انجام دهید.

دست‌تان را روی سینه‌تان بگذارید و تپش منظم قلبتان را احساس کنید. به نفس کشیدنتان فکر کنید. این ضربان‌ها هرگز بر نمی‌گردند. آن نفس‌ها هرگز بر نمی‌گردند. شاید با خودتان فکر کنید که «بله، بله، زمان واقعا برایم مهم است. این را قبلا هم می‌دانستم». اما آیا واقعا زندگی شما نشان می‌دهد که به زمان اهمیت می‌دهید؟

با خود بیاندیشید که چقدر به پول اهمیت می‌دهید. کار می‌کنید تا پول درآورید، حساب پولتان را دارید، به دنبال بهترین راه‌ها برای سرمایه‌گذاری پولتان هستید، مطالبی درباره راه‌های کسب پول بیشتر می‌خوانید و می‌خواهید اطمینان حاصل کنید که هیچ‌کس پولتان را نمی‌دزدد. هرگز کیف پولتان را روی پیشخوان جا نمی‌گذارید و هرگز کارت عابر بانک خود و رمز آن را به غریبه‌ها نمی‌دهید.

ولی درباره زمان شاید خیلی فکر نکنید و به راحتی بگذارید دیگران زمان ارزشمند شما را بدزدند. شما اغلب نه تنها اقدامی نمی‌کنیم بلکه به همان دزدان اجازه می‌دهید بارها این کار را تکرار کنند.

عدد ۱۴۴۰

هر روز ۱۴۴۰ دقیقه است. اگر به دنبال ابزاری برای تحول در زندگی هستید، عدد ۱۴۴۰ را با فونت درشت پرینت بگیرید و آن را به در اتاق کارتان، به پایه تلویزیون یا کنار مانیتور بچسبانید. این کار دو فایده دارد. نخست، هر بار که وارد اتاق می‌شوید، ارزش زمان به شما یادآوری می‌شود. دوم اینکه این کاغذ یک ابزار مکالمه عالی است تا به دیگران دیدگاه خود را درباره زمان بگویید. وقتی کارمندان در می‌زنند و می‌پرسند «یک دقیقه وقت دارید؟»‌ بلافاصله می‌توانید بگویید: حتما جریان ۱۴۴۰ را می‌دانید. همین باعث می‌شود دیگران برای وقت شما ارزش بیشتری قائل شوند و صحبت‌ها و جلسات کوتاه‌تر شود. وقتی گذر زمان را واقعا حس کنید، کل دیدگاهتان تغییر می‌کند.

وقتی بیدار می‌شوید و به طور ناخودآگاه شروع به شمردن می‌کنید ۱۴۴۰، ۱۴۳۹، ۱۴۳۸ ،‌… سهل‌انگاری از وجودتان رخت برمی‌بندد و بهره‌وری‌تان افزایش می‌یابد.

راز ۲ : انجام کارهای مهم

افراد بسیار موفق به وضوح می‌دانند در هر حوزه از زندگی خود چه می‌خواهند. آن‌ها این موضوع را بسیار شفاف و واضح می‌دانند. شما به دنبال رویاهای چه کسی هستید؟ اگر مشغول کار روی اهداف خود نباشید، حتما دارید برای اهداف شخص دیگری کار می‌کنید.

کتاب‌های بسیاری درباره تعیین هدف نوشته شده است، اما همه آن‌ها در راستای درک مهم‌ترین کارها در همه حوزه‌های زندگی بوده است. این کار برای اغلب افراد به معنی تعیین هدف در حوزه‌های سلامتی، ثروت و روابط است. برای دیگران هم به معنی هدف‌گذاری در حوزه‌های معنوی، خیریه و تفریح است.

البته حوزه‌های مهم به خودتان بستگی دارد و اهدافتان هم چنین است. فقط مطمئن شوید که مشخص و قابل سنجش هستند.

برای مثال اهداف نامناسب در حوزه سلامتی عبارت‌اند از : سالم شدن و کاهش وزن. اهداف خوب در حوزه سلامتی آن‌قدر خاص هستند که هر ناظر خارجی می‌تواند بفهمد که به آن دست یافته‌اید یا نه : کم کردن ۱۰ کیلو وزن در ۱۰ هفته، دویدن روی تردمیل به صورت ۳۰ دقیقه در روز.

راز ۳ : توازن کار و زندگی بدون عذاب وجدان

آیا تاکنون دقت کرده‌اید که چرا موفق‌ترین افراد به ندرت عصبی یا پر استرس هستند؟ آن‌ها در لحظه حاضرند و توجه کاملی به شما دارند. از آنجا که علاقه زیادی داشتیم که بدانیم افراد موفق چطور زمانشان را می‌گذرانند، شروع به جمع‌آوری اطلاعات جذابی درباره آن‌ها کردیم.

همه افراد موفق در مجموع همان ۲۴ ساعتی را دارند که ما داریم. ولی چند نفر از آن‌ها چنین بودند :

عده‌ای هر روز ساعت ۵:۳۰ به خانه می‌روند و با خانواده و فرزندان وقت می‌گذرانند.

عده‌ای هر سال بیش از ۵۰ کتاب می‌خوانند.

آن‌ها همیشه در حال کار نیستند بلکه به تفریح و استراحت اهمیت می‌دهند. آیا عجیب نیست؟

افراد موفق اینطور زندگی می‌کنند و در مقابل افراد زیادی وجود دارند که زندگی خود را وقف کار کرده‌اند و شاید روزها در محل کار می‌مانند و درعین‌حال نه کارشان عالی است و نه زندگی شخصی‌شان.

افراد موفق شاید هزاران کار برای انجام دارند، ولی برای خود محدودیت‌های قاطعی تعریف کرده‌اند تا زندگی‌شان متعادل و متوازن باشد. البته واضح است که درباره شرایط استثنایی صحبت نمی‌کنیم. برای هر کدام از ما شاید پیش بیاید که مجبور شویم تا صبح کار کنیم. شاید گاهی نتوانیم با خانواده شام بخوریم. شاید مدتی فرصتی برای تفریح و رفتن به استخر شنا نداشته باشیم. این موارد طبیعی است، ولی نباید تبدیل به عادت شود. بلکه در اولین فرصت ممکن باید به روال متعادل زندگی برگردیم.

اندی گروو مدیر سابق شرکت اینتل جمله بسیار جالبی دارد. او می‌گوید : روز من وقتی تمام می‌شود که ساعات کاری تمام شود، نه وقتی که کارم تمام ‌شود. کار من هرگز تمام نمی‌شود.

کار مدیر هم مانند کارهای یک خانم خانه‌دار هرگز تمام نمی‌شود. همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد، جدا از کارهایی که باید انجام شود، همیشه می‌شود کارهای بیشتری انجام داد. و راز این است :

همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد و همیشه کارهای بیشتر از آنچه می‌توان انجام داد، وجود دارد. این یکی دیگر از آن مفاهیم ساده‌ای است که وقتی عمیقا ملکه ذهن‌ شود، می‌تواند زندگی‌تان را به شدت تغییر دهد.

اجازه ندهید که فهرست کارهای روزانه حکمران زندگی شما باشد. شاید این جملات آشنا باشد : «ببخشید نمی‌توانم برای شام به خانه بیایم، زیرا باید آن گزارش را کامل کنم». زندگی پرسرعت و بدون توقف‌های مناسب فقط یک نتیجه دارد. رضایت شما را از زندگی کاهش داده و موفقیت‌هایتان را کمتر می‌کند.

بیدار شوید

شاید بدون آنکه توجه کرده باشید درگیر یک زندگی یک‌بعدی و پرسرعت شده باشید. اگر اینطور است به خودتان بیایید و قوانین مشخصی برای خود بگذارید. نشانه‌های رایج ورزش نکردن، کمتر ظاهر شدن در میهمانی‌ها و جمع‌‌های خانوادگی، خوردن زیاد غذاهای حاضری و اختصاص زمان خواب به کار است. اگر اینطور است در مسیر اشتباهی پیش می‌روید و باید هرچه زودتر تعادل را به زندگی خود برگردانید.

افراد بسیار موفق ساعات متمادی را صرف این نمی‌کنند که وظایف بیشتری را از فهرست شان خط بزنند. بلکه از قبل به اولویت‌هایشان فکر می‌کنند و برنامه زمان‌بندی دقیقی برای انجام آن‌ها دارند. آن وقت همان زمان برایشان کافی است. همیشه ما وقت کم داریم، ولی همیشه و همیشه برای انجام کارهای بسیار مهم وقت کافی وجود دارد.

درگیر یک زندگی پرسرعت نشوید. چند هدف برای ایجاد تعادل بگذارید. مثلا : صرف شام با خانواده حداقل سه بار در هفته، اختصاص وقت به تفریح و ماجراجویی، صرف وقت برای بازی با کودکان، رفتن به باشگاه بدنسازی یا شنا، صرف شام بیرون از خانه با خانواده و دوستان

بنابراین باید در زمینه‌سازی برای انجام کارهای بیشتر استاد شوید. زیرا همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد.

وقتی در این کار مهارت یافتید، می‌بینید که گرفتن مرخصی، ترک شرکت در یک ساعت معقول و زمان گذاشتن برای خودتان بدون احساس گناه آسان‌تر می‌شود.

راز ۴ : یکبار انجامش دهید

افراد بسیار بهره‌ور تقریبا با هر موردی که مواجه می‌شوند، فورا درباره‌اش اقدام می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که برای کاراتر بودن فقط باید یکبار زمان و انرژی ذهنی را صرف چیزی کنند.

دیدگاه یکبار انجامش بده

فکر کنید قبل از اینکه کاری را تمام کنید، چند بار باید به آن بپردازید. بیایید چند مثال را مرور کنیم.

اغلب افراد اینباکس خود را باز می‌کنند و ۱۰ ایمیل جدید باز نشده را می‌خوانند. روی یک پیغام کلیک می‌کنند، آن را می‌خوانند و سراغ پیغام بعدی می‌روند.

اگر ایمیلی به پاسخ نیاز داشت، بعدا دوباره سراغ آن می‌روند، یعنی مجبورند دوباره آن پیام را بخوانند!

به یاد داشته باشید که یکبار انجام دادن چیزی به این معنی نیست که باید همه کارها را شخصا انجام دهید. واگذاری کارها تقریبا همیشه به صرفه‌ترین راه از نظر زمانی است، بنابراین اگر می‌توانید یکبار انجامش دهید و سپس آن را به شخص دیگری واگذار کنید. همچنین، لازم نیست هر کاری را فورا انجام دهید. یک پروژه بزرگ یا کاری که قرار است در یک بازه زمانی از پیش تعیین‌شده انجام شود را باید به بعد موکول کرده و برایش زمان‌بندی در نظر بگیرید.

اغلب افراد برای انجام کار فوری، قانونی کلی دارند. اگر انجام کاری کمتر از ۵ تا ۱۰ دقیقه زمان لازم داشته باشد، فورا برای انجامش اقدام می‌کنند.

من دوست دارم که حتی اگر کاری ۱۵ تا۲۰ دقیقه هم طول می‌کشد و فقط تا وقتی که با وظیفه‌ای از پیش‌ تعیین‌شده تداخل نکند، فورا آن را انجام دهم. شما چطور؟!

اصلاح الگوی مصرف در مدیریت زمان

اگر قادر نیستیم زمان را متوقف کنیم، حداقل می‌توانیم نحوه استفاده از آن را تحت کنترل داشته باشیم.

زمان یک عامل اساسی و مهم در رسیدن و دستیابی به هر هدفی است. همه ی ما برای رسیدن به هدفمان در زندگی به زمان نیاز داریم، اما آیا ما قادر به مدیریت همین زمانی که خودمان از آن به عنوان یکی از عوامل اساسی در رسیدن به اهداف است هستیم یت نه؟؟ مهارت های مدیریت زمان تاثیر مستقیمی بر بهره وری و موفقیت های شغلی افراد دارد. مشکلی که اکثر افراد با آن روبه رو هستند، کمبود وقت نیست ، بلکه عدم استفاده موثر از وقت است ، که از طریق آموزش تکنیک های مدیریت زمان و به کار بستن آنها در عمل، می توان این مشکل را نیز حل کرد.

اگر می گوییم مشکل عدم استفاده موثر از وقت است پس بررسی کنیم تا متوجه شویم چه عواملی موجب این اثر می شود. برای شناسایی عوامل مخرب می توان عملکرد روزانه خود را زیر نظر گرفت در این روش باید تک تک کارهایی را که در طول روز انجام داده ایم را یادداشت کنیم.به طور قطع در طی نیمی از 24 ساعت را هم ما به طور مفید نگذارنده ایم. تمام عوامل مخرب وابسته به خود فرد است عواملی مانند صرف کردن زمان زیادی پشت تلفن با دوستان. دقت کردید شاید خودتان و یا اطرفیان رو دیده اید که بعد از اینکه از خواب بیدار می شوند دوباره با هزازان زحمت باز خودشان را وادار به خوابیدن می کنند یا حتی با اینکه در تلویزیون برنامه ی مناسبی پیدا نمی کنند باز با تمام بی میلی مشغول تماشای می شوند. آیا می دانید همین زمان که ما از آن به عنوان اوقات فراغت یاد می کنیم برابر چه مدت زمانی است؟ به هدر دادن 15 دقیقه در هر روز به معنی 11 روز کامل در سال است.

و 30 دقیقه در هر روز به معنی 22 روز کامل در سال، که - بدون احتساب ایام تعطیل - بیش از یک ماه کاری می‌شود.که در همین زمان می توان چقدر کتاب و هزاران کار مفید دیگر کرد وبه اطلاعات خود بیفزاییم.

حال با زمان‌های بیکاری خود، یا اصطلاحاً اوقات فراغت یا زمان از دست رفته چه می‌کنی؟ بیایید یک راهکاری را یاد بگیریم اول بلافاصله بعد از اینکه بیدار می شویم " تقسیم بندی و تفکیک زمان" بکنیم و بین آنها کارهایمان را "اولویت بندی بکنیم" "راهزنان وقت را شناسایی کنید "و بعد از این دو کار سعی کنیم از زمانمان به صورت بهینه برای انجام دادن هر کدام از کارهایمان استفاده کنیم.

سعی کنید بلافاصله پس از نوشتن اولویت ها شروع به انجام دادن کارها بکنید و دیگر دست به برنامه ای که نوشته اید نزنید و زمان را به تاخیر نیندازید "هیچ گاه کار امروزتان را به فردا و فرداها موکول نکینید چون همان فردا هم موفق به انجام کارتان نخواهید شد" و این جمله را که "وقت طلاست" را به خاطر داشته باشید.

"مدیریت زمان" زمانی معنای واقعی می یابد که یاد بگیریم حتی از وقت های مرده بهترین استفاده را بکنیم (منظور از وقت مرده همان زمانی است که ما در اتوبوس می گذرانیم و ......) "مدیریت زمان" و استفاده ی مناسب از آن فقط به دوران حاضر مربوط نمی شود مدیریت زمان از مدت ها پیش دارای اهمیت است. حضرت علی (ع) راجع به زمان می فرمایند :

المرءُ ابنُ ساعتهِ انسان فرزند لحظه‌ای است که در آن به سر می‌باشد.

پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) : شب و روز در تو کار می‌کنند، پس تو نیز در آنها کار کن و از تو می‌گیرند، پس تو نیز از آنها بگیر.

امام صادق (علیه‌السلام) : از پندهای لقمان به پسرش این بود که : پسرم قسمتی را در تقید به نماز اول وقت، یکی از بهترین شیوه‌های نظم‌بخشی. ساعات شبانه‌روز، برای آموختن علم قرار بده که هیچ از دست دادنی مانند از دست دادن وقت (غیر) قابل جبران نیست.

حضرت علی (علیه‌السلام) : اختصاص دادن وقت خود به دیگران به منظور آموزش چگونگی کارهایتان، یکی از عوامل مهم صرفه‌جویی در وقت است.

تلویزیون از عوامل مهم اتلاف وقت است. این وسیله می‌تواند خدمتکاری خیلی خوب و یا اربابی خیلی بد باشد. انسانهای برتر می‌توانند همزمان بر روی دو تفکر متضاد تمرکز کنند و به کار ادامه دهند، یعنی هم دید دراز مدت داشته‌ باشند و هم کوتاه مدت.

نتیجه گیری :

پس از خواندن این مطالب از خود بپرسید زمان برای خود شما چه اهمیتی دارد؟ شما از زمان خود چگونه استفاده می کنید؟ حالا که متوجه شدیم ثانیه ثانیه زمان می تواند می تواند در زندگی ما تاثیر داشته باشد و موفقیت ما با مدیریت زمان تضمین می شود پس بیایید از اوقات فراغتمان هم بهترین استفاده را بکنیم.

به امید روزی که همه ی ما اصلاح الگوی مصرف و مدیریت زمان را به خوبی درک کرده و عمل نماییم.

35 نکته ساده برای پیدا کردن نظم

مدیریت زمان یعنی رموز استفاده بهتر از وقت که ما را قادر می سازد با سرعتی بیش از آنچه تاکنون تصور می کردیم به هدف های خود دست یابیم.

35 نکته ساده برای پیدا کردن نظم در مدیریت زمان :

1- مدیریت زمان بیش از هر چیز نیاز به انضباط فردی، خویشتن داری و تسلط بر نفس دارد.

2- چشم انداز درازمدت خود را شرح و بسط دهید، می خواهید ظرف پنج سال آینده به کجا برسید؟

3- همیشه از خودتان بپرسید : با ارزش ترین استفاده ای که در حال حاضر می توانم از وقتم بکنم چیست؟

4- برای مدیریت زمان خود، باید خوشبختی را هدف اصلی زندگیتان قرار دهید.

5- سعی کنید در آن واحد فقط روی تغییر دادن یکی از رفتارهای خود تمرکز کنید.

6- قابلیت های خود را در زمینه هایی که نتایج کلیدی برای شما به بار می آورد افزایش دهید.

7- از یک دفترچه برنامه ریزی به عنوان وسیله اصلی تنظیم وقت خود استفاده کنید و روی کاغذ فکر کنید.

8- برای هر هفته از هفته ی قبل و برای هر روز از روز قبل برنامه ریزی کنید.

9- کارهایتان را یکی یکی انجام دهید و وقتی کاری را به اتمام رساندید آن را کنار بگذارید.

10- مدام از خودتان بپرسید : "می خواهم چه کاری انجام بدهم؟" و "چطور می خواهم این کار را انجام دهم؟"

11- از تلفن به عنوان یک وسیله ی کاری استفاده کنید زود بروید سر اصل مطلب و از تعارفات کم کنید.

12- برای هر یک از مکالمات تلفنی خود از قبل برنامه ریزی کنید و مکالمات خود را دسته بندی کنید و آنها را با هم انجام دهید.

13- هر قدر در انجام امور ساده، منظم تر و مقرراتی تر باشید می توانید در انجام امور مهم طبیعی تر و آزادانه تر عمل کنید.

14- برای اینکه به حداکثر بهره وری دست پیدا کنید با تکرار پی در پی این جمله به خودشان نظم و ترتیب بدهید : "خوب برگردیم سر کار"

15- خود را به عنوان فردی منظم، کارآمد و موثر تصور کنید.

16- خود را ملزم کنید که وقت شناس باشید و دیگران را معطل نگذارید.

17- کارهایتان را دسته بندی کنید و تمام کارهای مشابه را همزمان انجام دهید.

18- فکر کردن از آینده به گذشته را تمرین کنید موقعیت خود را در سال بعد مجسم کرده و از آن دیدگاه به مسیر پشت سر خود نگاه کنید.

19- برقراری ارتباط ضعیف یا نامفهوم با دیگران از عمده ترین عوامل اتلاف وقت است.

20- توانایی حل مسایل به نحو خوب و موثر موجب صرفه جویی بسیار در وقت می شود.

21- مسئله هر چه باشد پیش از آنکه به حل آن بپردازید آن را بطور دقیق و روشن روی کاغذ بیاورید.

22- اختصاص دادن وقت خود به دیگران به منظور آموزش چگونگی انجام کارهایشان یکی از عوامل مهم صرفه جویی در وقت است.

23- اولین ساعت روز را که به ساعت طلایی معروف است صرف خودتان کنید.

24- همیشه برای انجام کارهایتان جدول زمان بندی شده داشته باشید و تمام کارها و قرار ملاقات ها را در آن بنویسید.

25- انسان های برتر، از وقت خود به گونه ای استفاده می کنند که گویی دیگران نظاره گر اعمال آنها هستند حتی وقتی که تنها هستند و کسی آنها را نمی بیند.

26- انسانهای برتر می توانند همزمان هم دید درازمدت داشته باشند و هم کوتاه مدت.

27- داشتن ذهن انعطاف پذیر کلید مدیریت زمان و استفاده بهتر از وقت است.

28- یکی از عوامل مهم اتلاف وقت ادامه دادن به ارتباط با افرادی است که به شما و اهدافتان هماهنگی لازم را ندارند.

29- استراحت کوتاه و ریلکس کردن از ابزارهای مدیریت زمان است. یک استراحت کوتاه می تواند شما را برای ساعاتی که در پیش دارید شارژ کند

30- اطلاعات و مدارک خود را با دقت بایگانی کنید زیرا 30 درصد از وقت معمولاً صرف جستجو برای یافتن چیزهایی می شود که معلوم نیست کجا گذاشته شده اند.

31- تندخوانی را یاد بگیرید تا بتوانید در مدت کوتاه تری مطالب بیشتری را مطالعه کنید.

32- از خواندن مطالب غیر ضروری خودداری کنید.

33- 80 درصد از کلیه اطلاعاتی که بایگانی و ذخیره می شوند هرگز مورد استفاده مجدد قرار نمی گیرند.

34- در هر هفته یک روز و هر چهار ماه یک هفته هر سال حداقل دو هفته کامل به تعطیلات بروید زیرا به تعطیلات رفتن یکی از بهترین راه های استفاده از وقت است.

35- با افراد و عواملی که باعث بهم خوردن برنامه شما می شوند، قاطعانه و صمیمانه "نه" بگویید.

برنامه ریزی و تنظیم وقت

وقت آن قدر ارزشمند است که خداوند به آن سوگند یاد کرده است.

به قول برایان تریسی : «کیفیت زندگی شما به میزان بهره‏ وری شما از زمان بستگی دارد و این که کیفیت مدیریت زمان شما در استفاده بهتر از وقت چگونه است.» بیشتر مردم از کمبود وقت و زمان شکایت دارند. گویا زمان، مسئول تمام گرفتاری هاست ولی آیا به راستی این گونه است؟ این که گفته اند فرصت به دست آمدنی نیست بلکه به دست آوردنی است، کلامی درست است و کسانی که خلاقیت شان در مدیریت زمان و استفاده از فرصت های موجود سبب می شود که زمان گسترش یابد و از هیچ، خیلی چیزها پدید آید، افرادی هستند که گوهر وقت را به دست آورده اند. و در عوض تنبلی و بی‏ نظمی و آشفتگی دزد آرزوها و موفقیت‏ ها شمرده می‏شود.ولی چگونه می توان از فرصت های مختلف نهایت بهره وری را داشت؟

در حقیت باید توجه کنیم که زمان در حال گذر و از میان رفتنی است و نمی‏ توان آن را پس انداز کرد. تنها می ‏توان آن را به روش‏ های مختلف به بهره ‏وری رساند و با داشتن هدف و برنامه ی منظم می توان با زمان، داد و ستدی عادلانه داشته باشیم و زمان را با حفظ کیفیت و کمیت یا بهبود آن‏ ها به زنجیر بکشیم؛ و گرنه رقابت‏ های هولناک در آینده طومار حیات هر غافلی را در هم خواهد پیچید .
زمان از ما، عمر و فرصت ها را می گیرد و ما در ظرف زمان به تلاش، تحصیل، مطالعه، تجربه اندوزی و خودسازی می پردازیم. همانطور که می دانیم یکی از تفاوت‏ های اساسی میان انسان و حیوان این است که حیوان فقط در زمان حال زندگی می‏کند و انسان در سه زمان : گذشته، حال و آینده. گذشته محمل تجارب است، حال منزلگاه تصمیم ‏گیری است و آینده سکوی رشد و ارتقای. انسان با تجزیه و تحلیل رویدادهای گذشته، به برنامه ریزی زمان پرداخته و آینده را رقم می زند و این مهم میسر نمی شود مگر آنکه با داشتن برنامه ریزی صحیح و اصولی و دانستن اصول مدیرت زمان، البته باید به این نکته هم توجه داشت که داشتن هدف و برنامه در زندگی باعث معنادار شدن زمان، روز و زندگی خواهد شد. بنابراین باید تلاش نماییم که لحظات عمر خود را بدون داشتن هدف نگذرانیم. حتی هنگامی که از همه چیز خسته شده ایم، برنامه ای برای خود مهیا کنیم که از حالت خستگی بیرون آمده و اهداف خود را دنبال بکنیم حال این سؤالات در ذهن ما پیش می آید که برنامه ریزی چیست؟ چرا اهمیّت دارد؟ اصول آن کدامند؟ و اهمیت مدیریت زمان در تحصیل چیست ؟متخصصان برنامه ریزی می ‏گویند : نگرش انسان نسبت به آینده باید از زاویه سه افق صورت گیرد :

۱) افق باز :
افق باز ضامن مانورِ فکری آدمی نسبت به مصالح و مسائل پیرامونی و یکی از عوامل دوری آدمی از اندیشه‏های محدود و برنامه‏های جزئی نگری است.

۲) افق دور :
یکی از خصلت‏ های ممتاز انسان، خصلت دور اندیشی (Proridence) است. افق دور در نگاه و نگرش آدمی، ضامن شفاف شدن ابهامات آینده است و تصمیمات آتی را رقم می‏زند. افراد دور اندیش در مقایسه با دیگران، تصویری شفاف‏ تر در مسائل، رفتارها، عکس العمل، رویدادها و اتّفاقات دارند.

۳) افق روشن :
بهره مندی انسان از زاویه روشن و کم ابهام، که با استفاده از دو افق قبلی میسّر است. افق روشن محصول دو افق دور و باز است. افقِ روشن، ثمره انسان در اصل برنامه ریزی بهینه و کارآمد برای آینده ی در حال اتّفاق است.
محصول این سه افق، بحث شناخت (Recognition) است. (تا شناخت موجود نباشد، ضمانتی برای آینده وجود ندارد.) بنابراین سه افق، اساس برنامه ریزی و تنظیم وقت عبارت است از :

۱) خودشناسی
۲) جهت بخشی به فعالیت ها
۳) بهبود کیفیت زندگی در ظرف زمان
۴) شناخت خود، عادت ها ی خود ، هدف ها و اوقاتی از روز که هوشیار هستید.
۵) اداره کردن خویشتن و راهی برای موفقیت
۶) بدست آوردن موفقیت های بیشتر
۷) استفاده بهینه از فرصت ها
۸) موفقیت در تحصیل
۹) داشتن زندگی متعادل (می توانید از زندگی ، کار ، تحصیل و تفریح) لذت بیشتر ببریذ.
۱۰) جلو گیری از هدر دادن زمان
۱۱) استفاده بهینه از زمان های مرده
۱۲) تعهد و مسؤولیت (تعهد و مسؤولیت یک انسان مؤمن و خواهان رشد و پیشرفت، باید در طول زمان امتداد داشته باشد)
۱۳) نظم و انضباط (Desepline) : حس اطاعت و تعهد در برابر زمان، فرصت، قو انین و مقررات و برنامه‏ ها از شاخص ‏های مهم بهره‏ وری است
۱۴) اما مدیریت زمان چیست ؟
مدیریت زمان که در واقع، همان برنامه ریزی است، به معنای تسلط و کنترل بر فرصت‏ها و جهت دادن به فعالیت‏ هاست.
یکی از اصول مهم مدیریت زمان اصل ۲۰ - ۸۰ است، یعنی از %۲۰ زمان برای انجام %۸۰ کارهایت استفاده کن. موفقیت در مدیریت صحیح زمان وابسته به تشخیص کارهای مهم است.
۱۵) از نظر مدیریت زمان کارها به چند دسته تقسیم می شوند :
۱۶) کارهای مهم و فوری
۱۷) کارهای فوری و غیر مهم
۱۸) کارهای کم اهمیت و غیر ضروری
۱۹) کارهای مهم و غیر فوری

▪ کارهای مهم و فوری :
این کارها خود به خود انجام می گیرد.

▪ کارهای فوری و غیر مهم :
این کارها در جهت اهداف انسان نیستند اما انجام می شود.
کارهای کم اهمیت و غیر ضروری : بعضی افراد به خاطر ناتوانی در انجام کارهای مهم و فوری (گاهی برای تفنن و گاهی برای فرار از تمرکز حواس) خود را به این کارها سرگرم می کنند.

▪ کارهای مهم و غیر فوری :
کارهایی هستند که افراد موفق و ناموفق را از هم جدا می کنند و معمولا افراد ناموفق آن را به تعویق می اندازند.
برای اینکه از فرصت ها به نحو احسن بهره ببریم باید اولویت ها را در زندگی خود بشناسیم و به تناسب آن فرصت های خود را مورد استفاده قرار دهیم. کسانی که در زندگی و مصرف سرمایه زمان، به اصلی و فرعی کردن مسایل نمی اندیشند و موضوعات را پیش خود به مهم و مهم تر و لازم و لازم تر تقسیم نمی کنند کم ترین ضایعه برایشان این است که اصل را فدای فرع می کنند. با این حساب موفقیت در مدیریت صحیح زمان، وابسته به انتخاب بین کارهای مهم و غیر مهم است، پس برای موفقیت تحصیلی و برای پیشگیری از احساس شکست و پشیمانی باید اول اولویت ها را مشخص کنیم و سپس آنها را بر اساس درجه تقسیم بندی کنیم .اما باید در نظر داشت که تنها تهیه ی فهرست و اولویت بندی کارها کافی نیست بلکه باید همت کنیم تا آنها را بر اساس برنامه ریزی صحیح و اصولی به مرحله اجرا و کاربرد در آوریم.

۱) اولویت های درجه ی یک
۲) اولویت های درجه ی دو
۳) اولویت های درجه ی سه

▪ او لویت های درجه یک :
تکالیف و وظایفی که در حال حاضر می بایست مشغول انجام آن شویم (برای انجام این اولویت ها باید وقت کافی را در نظر بگیریم و بهترین زمان برای انجام این اولویت ها زمانی است که حداکثر کارآیی و نشاط را داریم)

▪ اولویت های درجه ی دو :
تکالیف و وظایفی که می توان آنها را به تأ خیر انداخت تا اولویت های درجه یک انجام شوند.

▪ اولویت های درجه ی سه :
تکالیف و وظایفی که خیلی مهم نیستند و می توان آنها را دیرتر انجام داد.(بهترین زمان برای انجام این اولویت ها زمانی است که انرژی و کارآیی کمتری داریم)
اما برای موفقیت بیشتر در کار و تحصیل، بایستی به موارد زیر در برنامه ریزی و مدیریت زمان توجه بیشتری بکنید تا برنامه، این امکان را برای شما فراهم کند که بتوانید هر طور که می خواهید ، از زندگی خود بهره بگیرید.

۱) استراتژی‌های استفاده از زمان

▪ راه های ایجاد وقت را بشناسیم :

۱) زنده کردن وقت مرده ( مثل زمان هایی که در انتظار هستیم، زمانی که در اتوبوس می گذرد و ... )
۲) انجام کارها به طور همزمان
۳) تنظیم کردن وقت خواب
۴) کنترل بیشتر روی وقت تفریح
۵) نه گفتن به درخواست‌های غیر مهم
۶) عقب انداختن کارهای غیر مهم

▪ طول مدت مطالعه را تعیین کنید
آیا ۶۰دقیقه برای شما مناسب است؟ معمولا" بعد از چه مدت مطالعه احساس خستگی می کنید؟
بعضی از افراد به وقفه های مکرر در حین مطالعه بنا به دلایل مختلف نیاز دارند.
▪ دروس مشکل تر هم به وقفه های مکرر بیشتری احتیاج دارند.
ببینید بهترین طول مدت مطالعه برای شما چقدر است و در برنامه‌ریزی به آن توجه کنید.

▪به طور هفتگی برنامه‌های بلندمدت خود را بازبینی کنید.

▪ تکالیف خود را اولویت بندی کنید.
موقع مطالعه، عادت کنید تا همیشه از مشکل ترین درس یا تکلیف شروع کنید.
حتی‌الامکان مکان مطالعه را عاری از عوامل حواس‌پرتی برای خود انتخاب و یا ایجاد کنید.(برای تمرکز بیشتر)

از "زمانهای مرده" استفاده کنید.
وقت مرده به زمانی اطلاق می شود که عملاً نمی توانیم برنامه خود را دنبال کنیم و به عبارتی موقعیت و وضعیت از اختیارمان خارج است. مانند لحظاتی که در اتوبوس و یا صف تاکسی هستیم و به سمت منزل و یا محل تحصیل خود در حرکتیم و یا اوقاتی که پیاده به سمت مقصدی می رویم و یا به نوعی نمی توانیم برنامه خود را دنبال کنیم این زمانها جزو اوقات مرده محسوب می شوند. هر فردی برای مدیریت زمان می تواند از خود بپرسد که چه کارهایی را می تواند در وقت مرده انجام دهد؟ یک فرد موفق همیشه برای وقت مرده خود، برنامه دارد و سعی می کند برخی از برنامه های خود را که می تواند در این زمان انجام دهد ، موکول به آن کند تا نهایت استفاده را از زمان ببرد. حفظ لغات سخت زبان، عربی، فرمول های ریاضی، شیمی، فیزیک و حفظ شعر یا آیه ای از قرآن یا مرور مطالب خوانده شده نمونه هایی هستند که می توان آن را در وقت مرده انجام داد.

۲) راهزنان (هدر دهنده های) وقت را بشناسید و بر آنها نظارت و تسلط کافی داشته باشید. (راهزنان وقت می توانند وقت زیادی از شما را هدر بدهند)

رایج ترین راهزنان وقت عبارتند از:
▪ سر و صدا
▪ تلفن و زنگ درب
▪ مهمان های ناخوانده
▪ تلویزیون و ضبط صوت خارج از زمان در نظر گرفته شده (در کل باید تفریحات سالم را تحت کنترل در آورید)
▪ صحبت های کم اهمیت
▪ مطالعه مطالب کم اهمیت و غیرضروری
▪ روشهای غیر صحیح و عادات نادرست مطالعه
▪ نداشتن انضباط کاری
▪ سستی و بی ارادگی در تصمیم گیری
▪ دوباره کاری
▪ ناتوانی "نه" گفتن به خواسته‌های نابجا
▪ نداشتن تمرکز حواس
▪ عادت امروز و فردا کردن
▪ ترس از شکست

۳)گزارش کار داشته باشید و در پایان هر روز برنامه ریزی خود را مرور کنید و با توجه به سؤالات زیر نتایج را ارزیابی کنید .
▪ آیا تمام کارها را طبق برنامه انجام دادم ؟
▪ چه عواملی باعث شد که بخشی از برنامه را انجام ندهم ؟
▪ در چه ساعتی از روز انرژی کافی برای انجام کار ها را داشتم ؟
▪ آیا همه ی کارها را در زمان مقرر انجام دادم ؟
▪ آیا برنامه ریزی من مناسب بود یا در طراحی آن باید تجدید نظر کنم؟
▪ آیا تمام کار های خود را (چه از نظر کارهای ثابت از قبیل خواب ، وعده های غذایی و ... و چه از نظر کارهای متغیر مانند امور اجتماعی، تکالیف و ...) برای رسیدن به اهداف مورد نظر در قالب برنامه گنجانده بودم ؟
۴) ضوابط و معیارهایی برای برنامه‌ریزی خود در نظر بگیرید که نیازهای درسی و غیردرسی شما را پوشش دهد.

▪ اصول کمکی مؤثر در برنامه‌ریزی :

- برنامه ریزی :
یکی از عوامل اصلی موفقیت داشتن برنامه منظم است.
برنامه ریزی صحیح این است که چگونه از وقت و امکانات موجود حداکثر استفاده را ببرید. عدم برنامه ریزی صحیح باعث اتلاف وقت شده و بازده مطالعه بسیار کاهش می یابد .
نکته ای که در این جا قابل ذکر می باشد این است که، داشتن برنامه مهم است ولی مهم تر از آن اجرای برنامه است .

الف )برنامه ریزی درسی :
بهترین برنامه ریز هر درسی، خود فرد است. یعنی هر شخص باید با توجه به شرایط روحی، جسمی، محیطی، زمانی،علاقه، هدف، نقاط ضعف و قوت خویش برای خودش برنامه ریزی کند.
ب) کوتاه ، ساده و قابل اجرای بودن برنامه ی صحیح.
یعنی هر قدر برنامه ها حجیم و سخت باشند تاثیر منفی بر روحیه افراد می گذارند و به خاطر پیچیدگی شان ، غالباً با شکست مواجه می شوند .هر قدر برنامه کوتاه تر و ساده تر باشد . شخص راحت تر آن را در زمان تعیین شده انجام می دهد. و تجربه ای موفق در زمینه برنامه ریزی کسب می کند. و این تجربیات موفق در رسیدن به موفقیت‌های بعدی تاثیر بسزایی خواهند داشت .

ج) اجرای برنامه در زمان مشخص :
وقتی برنامه ای را نوشته‌اید، باید آن را در زمان مشخص اجرا کنید. اگر نظم خاصی در اجرای برنامه داشته باشید، به راحتی می توانید به اهداف خویش برسید. کسانی که نظم و ترتیب در اجرای برنامه را رعایت نمی کنند، غالباً برنامه‌های آنان با شکست مواجه می شود .
▪ تهیه لیست کارهایی که می‌خواهید انجام دهید
کارهایی را که می خواهید انجام دهید را بنویسید و بعد تصمیم بگیرید که در آن لحظه چه کاری را می خواهید انجام دهید و چه کارهایی را به تعویق بیندازید.
▪ برنامه‌ریزی روزانه/هفتگی
قرارهای ملاقات، کلاسها و جلسات را به ترتیب زمان وقوع بنویسید.
قبل از اینکه به خواب بروید مطمئن شوید که برای روز بعد آماده اید و وقتی که بیدار می شوید دقت کنید چه کارهایی را می خواهید انجام بدهید .
▪ برنامه‌ریزی بلندمدت
از یک جدول ماهانه استفاده کنید تا برنامه‌ریزی روزانه برای شما آسان شود.
۵) خود را موظف کنید که به درستی برنامه ی خود را اجرا کنید .
۶) همانطور که می دانید یکی از عوامل اصلی موفقیت در تحصیل و سایر امور زندگی داشتن برنامه منظم و صحیح است. امابرنامه ریزی صحیح این است که چگونه از وقت و امکانات موجود حداکثر استفاده را ببرید. عدم برنامه ریزی صحیح باعث اتلاف وقت شده و بازده مطالعه بسیار کاهش می یابد .
۷) نکته ای که در این جا دوباره قابل ذکر می باشد این است که، داشتن برنامه مهم است ولی مهم تر از آن اجرای برنامه است و رعایت موارد زیر به ما کمک خواهند کرد که برنامه ای منظم ، قابل اجرا و اصولی داشته باشیم.

مقالات دیگر...

پنجره

موفقیت

خود را

باز کنید.

موفقیت یعنی ...

  • اراده بالا
  • مصمم در امور
  • مطابقت با شرایط
  • تحمل شکست

موفق ... دارد

  • هدف و مسیر
  • برنامه منظم
  • اراده بالا
  • همت و نشاط

همراه شماییم در ...

  • مدیریت بازرگانی
  • مشاوره تبلیغات
  • مدیریت تبلیغاتی
  • اجرای تبلیغ

موفقیت شما هدف ماست...
از مشاوره تا مدیریت و سپس اجرا در کنار شمائیم ...
(استفاده از محتوای این مجموعه با ذکر منبع بلامانع می باشد.)