مقدمه ای بر انتخاب یک نام و برند

مقدمه ای بر انتخاب یک نام و برند یک نام بد، خسته کننده و تکراری الزاماً شانس موفقیت یک برند را از بین نمی برد اما در اغلب مواقع توانایی و موفقیت آن را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.

از دید مشتریان تان به نامی که انتخاب کرده اید نگاه کنید. به نظر خودتان هم خسته کننده است؟! در اینصورت باید به فکر تغییر آن باشید. بله این کار هزینه بر خواهد بود، اما در عین حال به شما این فرصت را خواهد داد که نظر ها را به سوی خود جلب کنید و حرکتی در راستای نوسازی برند خود کرده باشید. نگاهی به هزینه ها و سود این کار بیاندازید و به یاد داشته باشید که همواره تغییر، اندکی ترسناک به نظر می رسد، اما برندی که فلج شده به مراتب ترسناک تر است.

البته که پیدا کردن یک نام مناسب اندکی دشوار خواهد بود! مدیران و صاحبان مشاغل مدت هاست فرزندان نوپای خود را با نام هایی منحصر به فرد پرورش داده اند، بعد ها شرکت های مبتکر و آژانس های تبلیغاتی نیز وارد میدان شدند، و حالا این هنر، علم و مهارت شکلی تخصصی به خود گرفته است.

پس داشتن یک نام خوب چه ارزشی دارد؟ اگر برند شما به خوبی تغذیه شود، رشد کرده و زمان بقای بیشتری خواهد داشت. همه ی اسم های خوب آن قدر ها هم هزینه بردار نیستند! Nike یکی از بهترین مثال هاست.

Nike در زبان یونانی به معنای پیروزی است، به علاوه نام خدای پیروزی در اسطوره های یونانی نیز هست. اما این نام از یک خواب به فکر Jeff Janson اولین کارمند “واقعی” این شرکت رسید! بله به همین سادگی! و توانست ایده ی Phil Knight برای تغییر نام شرکت به “Dimension 6″ شکست دهد و این در حالی بود که شرکت در سال 1971 فقط مبلغ 35 دلار به Carolyn Davidson، یک دانشجوی طراحی گرافیک در دانشگاه دولتی پورتلند پرداخت تا لوگوی معروف شرکت را طراحی کند.

وقتی با چالش نامگذاری روبرو شدید قبل از هر چیزی با ایده های خود و کارمندان تان شروع کنید. مهم نیست چه چیزی باشد، حتی اگر اسم های پیشنهادی مناسب نباشند ولی این تمرین خوب و خلاقانه ای برای تعریف ماهیت برندتان خواهد بود. اگر بودجه لازم را دارید با سپردن کار به دیگران دغدغه کمتری خواهید داشت و شاید این یک سرمایه گذاری مناسب باشد. باید به یاد داشته باشید که بقا و سود رسانی نام برندتان ممکن است سال ها ادامه داشته باشد.

با این حال چه قصد داشته باشید که فرآیند انتخاب نام را برون سپاری کنید و چه خود آن را انتخاب کنید، می توانید کار را با تمرین ساده زیر شروع کنید:

از خودتان بپرسید: سرانجام چه کسی درمورد نام تصمیم خواهد گرفت؟ یک نفر یا یک تیم؟ به هر حال ضوابط و قوانین باید در نظر گرفته شوند. در حال نام گذاری چه نوع برندی هستید؟ کمپانی، محصول، سرویس تجاری، یا رویداد؟ چه دوره حیاتی برای نام انتخابی پیش بینی می کنید؟ آیا این نام در خانواده ی بزرگتری می گنجد؟ آیا نام انتخابی تنها در داخل کشور به کار برده خواهد شد یا می خواهید آن را در سطح جهانی معرفی کنید؟ (و البته به یاد داشته باشید که امروزه جهانی بودن شامل حضور شما در دنیای اینترنت نیز می شود)، مخاطبان اولیه شما چه کسانی هستند؟ در حال ایجاد یک شاخه جدید هستید یا پیوستن به بخشی از بازار که قبلا وجود داشته؟ و اگر در حال پیوستن هستید رقبای شما از چه نام هایی استفاده می کنند؟

یک نام مناسب باید رسا و توصیف کننده باشد یا مبهم و هیجانی؟

اغلب مردم نام های مبهم و مهیج را بیشتر میپسندند. چرا که برند را به گونه ای متمایز می کند. با این حال، هر موردی می تواند در جایگاه ویژه خود منحصر به فرد باشد.

یک نام مبهم و نا آشنا می تواند یک برند موفق باشد.

اپل، نایک، گوگل و یاهو را که شرکت های نامدار و موفقی هستند در نظر بگیرید. همگی آنها در ابتدا شرکت هایی کوچک بودند. می بینیم که نام های توصیفی و لفظی هم در برخی شرایط می توانند موفق باشند. در حالت کلی درمورد اینگونه نام ها باید دقت بیشتری به خرج دهید چرا که به آسانی کپی برداری و تقلید می شوند و خریدار به دلیل مشابهت اسمی دچار اشتباه خواهد شد.

اسم های گنگی مثل فناوری های نوین، راه گشایان دیجیتال و مانند این ها شما را به زحمت بیشتری خواهند انداخت تا بتوانید یک برند بسازید. این طور نام های بی دست و پا به احتمال قوی در دریایی از مشابهت های اسمی غرق خواهند شد. استفاده کردن از چنین نام هایی در بسته های کالایی مصرف کنندگان که امروزه در حال رونق گرفتن هستند نیز به وفور قابل مشاهده است. به ویژه که برچسب های تقلید شده توسط خرده فروش ها به طور گسترده ای رواج یافته اند. در چنین وضعیتی یک نام متفاوت می تواند یک نقطه قوت برای کسب و کار شما باشد.

همچنین واضح است که نام هایی که تقلیدی از نام رقبا یا برند های بزرگ باشند ارزش چندانی ندارند.

به این نکته نیز توجه کنید که نام برند شما باید چیزی باشد که مردم به آسانی بتوانند آن را تلفظ کنند.

نکته: تاثیر نام انتخابی شما در جایگاهی که برندتان در بازار خواهد یافت قابل چشم پوشی نیست. آیا مفهوم یا وابستگی منفی درباره این نام در بازار کار شما وجود دارد؟ آیا این نام قبلا استفاده نشده است؟ در جاهای دیگر یا در فضای وب چطور؟

برای سنجش اسم هایی که در نظر دارید راه حلی جادویی وجود ندارد. در واقع گاهی بررسی بیش از اندازه، تنها تصمیم ها را به تاخیر می اندازد و شما را به کل خسته خواهد کرد. بهتر است به تعدادی از افراد با تجربه که قبولشان دارید گوش کنید، چند تست کوچک انجام دهید ، به احساس قلبی خود گوش کنید و سرانجام تصمیم بگیرید.

در نظر داشته باشید که نام های موفق و مناسب:
هیجان انگیز اند و در ذهن می مانند. دارای هویت هستند و عمیق.

یک برند تنها با نام خود بقای طولانی مدت نخواهد داشت؛ نام برند و عملکرد آن به یک اندازه در موفقیت و بقای برند شما تاثیر گذار هستند، یک نام خوب مانند سپریست برای نهضت شما، سمبلی برای داستان تان، نقطه ای برای متفاوت بودن در بازار، یادآور کننده یک خاطره خوب و در واقع بخشی مهم از زرادخانه برندینگ شما. پس به فکر یک نام خوب و مناسب باشید والبته فراموش نکنید که فراتر از نامی که انتخاب می کنید، باید به مسائل اساسی تر هم توجه داشته باشید.

بررسی چند لوگوی و برند تکنولوژی در جهان

لوگو برندهای مختلف در جهان، هر روز در حال تغییر و تحولات بسیاری است. در این مطلب به بررسی تغییرات لوگو مهمترین برندهای تکنولوژی جهان می‌ پردازیم. سامسونگ تغییرات گسترده صورت گرفته بر روی لوگوی سامسونگ نمایش دهنده قدمت بسیار عجیب و جالبی است که این شرکت وجود داشته است.

سامسونگ

در سال 1938 به عنوان یک شرکت تجاری به وجود آمد که رشته فرنگی و طیف گسترده ای از غذاهای دریایی خشک شده تولید می کرد. لی بیانگ چول (موسس) نام شرکت را سامسونگ گذاشت که به معنای 3 ستاره است. رویای او این بود که سامسونگ همانند ستاره ها در آسمان، همیشگی و پایدار باشد. در سال 1993، سامسونگ 3 ستاره را از آرم خود حذف کرد و لوگویی را که هم اکنون برای ما آشنا است را جایگزین آن کرد. لوگوی جدید به مناسبت پنجاه و پنجمین سالگرد تاسیس این شرکت، معرفی شد. ویژگی های کلیدی آن عبارتند از: یک بیضی مایل که نشان دهنده جهان است آبی نشان دهنده آسمان و اقیانوس است.

حروف S و G از سامسونگ، از مرز لوگو عبور می کنند که نمایش دهنده ارتباط سامسونگ با همه چیز است.

مایکروسافت

تاسیس 4 آوریل 1975
نمایش اخیر از مایکروسافت از 4 جعبه رنگی برای نمایان کردن رابط کاربری که هسته اصلی سیستم عامل ویندوز 8 است، استفاده می کند. لوگوی جدید پاسخ های متعددی از طراحان دریافت کرده است، برخی از آنان تصور می کنند که فرصت خلاق تر بودن از دست رفته است در حالی که دیگران از سادگی لوگو شگفت زده شده بودند. “فن آوری سطح بالا باید نامرئی باشد. آن شامل اطلاعاتی است که مهم هستند. من فکر می کنم که مایکروسافت در حال نزدیک تر شدن به این مفهوم است، و این چیزی است که لوگوی جدید مظهر آن است. ” James Coulson

اپل

اولین لوگو Apple توسط رونالد وین طراحی شده است و شامل طیف وسیعی از حرکات زیبا بود که تعداد کمی از آن ها با اپل مرتبط بودند. این لوگو، آیزاک نیوتن را در حالت نشسته در زیر درخت با سیب معروف آویزان در بالای سر نشان می دهد. جای شگفتی نیست که این نماد تنها یک سال دوام آورد قبل از اینکه با لوگوی دیگری که با صنعت فن آوری بیشتر متناسب بود، جایگزین شود.

اولین لوگو، که شامل تصویر سیبی است که ما با آن آشنا هستیم، توسط Janoff Rob طراحی شده است. جالب است که ، گاز معروف به نظر می رسد برای مصرف کنندگان لوگو را با گوجه فرنگی اشتباه نگیرند طراحی شده است. این یک تصادف مطلوب است که گاز (Bite) مانند بازی با کلمات است (بایت به عنوان یک واحد از اطلاعات در محاسبات). استیو جابز خواستار استفاده از رنگ برای متناسب کردن شرکت با انسان بود. ظاهرا هیچ منطقی برای مکان قرار گیری رنگ ها وجود نداشت، به غیر از رنگ سبز در بالای آن، که جایی است که به طور طبیعی، یک برگ ممکن است بر روی یک سیب وجود داشته باشد.

رنگ ها از لوگو در سال 1997 حذف شدند، زمانی که استیو جابز به اپل بازگشت. از ویژگی های ترغیب کننده این تغییر، تمایل برای ایجاد طرح های سیب بزرگ بر روی محصولات کامپیوتری بود. Jobs می ترسید که تصویر چند رنگ ممکن است بیش از حد کودکانه به نظر برسد، در نتیجه طراحی تک رنگ به تصویب رسید.

گوگل

تکامل قابل توجه لوگوی گوگل، در راستای تبدیل شدن به لوگویی تخت و بدون سایه بوده است. در سال 1998، یک علامت تعجب به تقلید از آرم یاهو بر روی لوگو قرار گرفت، اما به سرعت و در حدود یک سال بعد حذف گردید. لوگو کنونی توسط Kedar Ruth طراحی شده است و سازگار با رابط کاربری فعلی است که گوگل از آن بهره می برد. گوگل همچنین برای گوگل doodle های خود مشهور است، که لوگو های متحرک در صفحه اصلی هستند که وقایع کلیدی در تاریخ را جشن می گیرند.

توییتر

در حالی که بسیاری از پرنده توییتر آگاه هستند، ممکن است برخی تعجب کنند که او یک نام دارد. لری پرنده تعداد زیادی تغییرات از زمان تولد توییتر به خود دیده است. با این حال، روشن است که توییتر در تلاش است تا خود را از لری دور کند، دیگر او را با نام صدا نمی زنند. “توییتر پرنده است، پرنده توییتر است.” به نظر می رسد دیگر هیچ فضایی برای شخصیت لری وجود ندارد.

با این وجود، توییتر راه زیادی را برای توسعه آرم تجاری خود رفته است. از سال 2006 لوگوی پرنده، 5 بار مجددا طراحی شده است. جدید ترین طراحی ویژگیهایی را با لوگو iCloud اپل به اشتراک گذاشته است به این صورت که طراحان از دایره های متحد المرکز در ساخت آن استفاده کرده اند.

- “این پرنده صرفا از سه مجموعه از دایره که با هم تداخل دارند تشکیل شده است، همانطور که شبکه ها، علایق و ایده ها به همسالان و دوستان مرتبط می شوند. این که آیا در بالای زمین در یک نمای گسترده اوج بگیرد، و یا با پرندگان دیگر برای رسیدن به یک هدف مشترک همراه شود; یک پرنده در حال پرواز، نمایش فوق العاده ای از آزادی، امید و امکان بی حد و حصر است. ” داگ بومن

آی بی ام

آی بی ام تا به حال تعداد زیادی از تحولات و روند تکاملی را در طول تاریخ طولانی خود تجربه کرده است. لوگو نشان دهنده دفعات تغییر و روند هر دوره تاریخی می باشد. در سال 1888، IBM حیات خود را به عنوان شرکت بین المللی ضبط زمان آغاز کرد. سپس آنها به شرکت با مقیاس محاسباتی (1891) و شرکت رایانه های جدول بندی ضبط (1911) به طور متوالی تغییر نام دادند، قبل از این که نهایتا به شرکت ماشین های تجاری(1924) تبدیل شوند.

برای اولین بار لوگوی آن ها تحت نام تجاری فعلی بین سال های 1924 و 1946 مورد استفاده قرار گرفت. شکل آرم می خواهد جهان را نشان دهد که نمادی از نفوذ بین المللی آن ها می باشد. در سال 1947، IBM آغاز به استفاده از شکل لوگویی کرد که ما امروزه با آن آشنا هستیم. آنها از آن زمان به بعد از حروف “Beton bold” استفاده کرده اند. در سال 1972، خطوط افقی به حروف برای بیان “سرعت و پویایی” اضافه شد. در دهه 70 ، شرکت ترجیح داد که از لوگوهای با رنگ های ساده بزرگ به دلیل محدودیت های فنی دستگاه های فتوکپی استفاده نکند. تغییر به آرم های 8 نوار و 13 نوار واکنش به این موضوع به نظر می رسد.

دنبال کردن تحولات لوگوها در صنعت خودتان، که ممکن است فن آوری باشد و یا در غیر این صورت، برای حصول اطمینان از مرتبط بودن نام تجاری خود در همراهی با روندها در طراحی بسیار مهم است. به عبارت دیگرتصویر یک نام تجاری می تواند در صورت اصلاح نشدن با پیشرفت های مرتبط با استفاده از رنگ، فونت و یا فضا، کهنه و قدیمی به نظر برسد. لوگوی شما ممکن است موردی باشد که مرزها و محدودیت ها را جا به جا می کند و روند خاص خود را تثبیت می کند، مثل doodle های گوگل. در حالت دیگر، می تواند آن موردی باشد که برای تطابق با تغییرات صنعت و یا توسعه شرکت شما تغییر می کند، همانند مکعب های رنگی مایکروسافت برای مطابقت با سیستم عامل جدید آن ها. اگرچه شما توسعه لوگو خود را انتخاب می کنید، این بسیار حیاتی است که طراحی آن به طور متناوب دوباره ارزیابی شود برای اطمینان از این که شما نام تجاری تصویری قوی، قابل تشخیص و، مهمتر از همه، مرتبط دارید که به منظور جذب و حفظ توجه هر دو مصرف کنندگان جدید و فعلی مورد استفاده قرار می گیرد.

هفت مرحله راه اندازي يك كسب و كار جديد براي جوانان

شما هم دوست داشته باشيد كه مثل بچه‌هاي 12 تا 18 ساله آن سردنيا رئيس خودتان باشيد و براي خود يك كسب و كار مستقل را اداره كنيد.

برای شروع می‌توانید از هفت مرحله زیر برای راه اندازی یك كسب و كار جدید استفاده نمایید. اینها مراحلی است كه دوستان شما در اروپا و آمریكا به آن عمل می‌كنند و هر كدام برای خودكار پردرآمد و مستقلی دارند.

روز اول : برنامه ریزی

- یك دفترچه برنامه ریزی كسب و كار تهیه كنید. بخش اول طوفان فكری كسب و كار نامیده می‌شود. در این بخش فهرستی از سرگرمی‌های مورد علاقه‌تان را بنویسید.

- بعد مهارت ‌های مخصوص به خودتان را فهرست كنید.

- سپس كارهای روزمره و مشاغلی را كه با آنها آشنا هستید یا سریع می‌توانید یاد بگیرید را یادداشت نمایید.

- به 10 تا 15 نفر از همسایگان زنگ بزنید یا با آنها دیدار داشته باشید تا بفهمید آنها به چه نوع محصول یا خدماتی نیاز دارند. فهرستی از نیاز‌های جامعه را بنوسید.

- فهرست نیازهای جامعه را با فهرست سرگرمی ها، مهارت‌های خاص و كارهای روزمره قبلی تان مقایسه كنید. فهرستی از كسب و كارهای ممكنی را تهیه كنید كه شما می‌توانید با استفاده از استعدادها و مهارت هایتان برای برطرف كردن نیازهای مشتری انجام دهید.

- سه ایده كسب و كاری بسیار خوب كه شما از آن لذت می‌برید و از همه سودآورتر است را انتخاب كنید.

- دوباره به سراغ همان 10 تا 15 نفر بروید. ببینید هر كدام برای هر یك از كالاها و خدمات در سه كسب و كار مورد نظر شما چه پولی پرداخت خواهند كرد.

روز دوم : سرمایه ِگذاری

- تحقیقاتتان را مورد مطالعه قرار دهید و بهترین كسب و كار را برای شروع انتخاب كنید. در مورد این كسب و كار با والدینتان مشورت كنید. تا اطمینان حاصل نمایید. آنها با طرح‌های شما موافق هستند.

- بخش بعدی دفترچه شما توصیف كسب و كار نام دارد.

- در مورد دو تا سه اسم مورد علاقه‌تان با دوستان و فامیل گفت و گو كنید تا ببنید كدام یك بیشتر مورد قبول قرار می‌گیرد.

- بهترین نام را برای كسب و كارتان انتخاب كنید.

- در دفترچه‌تان، كالا یا خدماتی كه قصد فروش آن را دارید شرح دهید و بگویید چطور هر كدام منحصر به فرد هستند.

- فهرستی از وظایف و كارهایی كه برای اداره موفق كسب و كارتان لازم است تهیه كنید.

- فهرستی از مشاورین با تجربه یا منابع ارائه نظر یا كمك در مهارت‌ها یا دانشی كه نیاز دارید تهیه كنید.

- تصمیم بگیرید ‌آیا شما می‌خواهید تنها صاحب آن كسب و كار باشید یا شركایی خواهید داشت . (نكته: خود صاحب كسب و كار بودن و كمك گرفتن از افراد برای كمك آسان‌ترین راه برای آغاز كسب و كار است)

- با شركاء، معاونین یا كاركنان بالقوه درباره كارتان صحبت كنید. فهرستی از وظایف و مسوولیت‌های هر فرد تهیه كنید.

- با سالن اجتماعات شهر یا اتاق بازرگانی تماس بگیرید و ببنید كه آیا برای كسب و كارتان مجوز یا پروانه ای لازم است.

- اگر لازم است با یك وكیل درباره مالكیت قانونی كسب و كارتان صحبت كنید. اگر شما تصمیم گرفته‌اید كه شركایی داشته باشید توافقنامه قانونی شركت امضا كنید.

روز سوم : استخدام كاركنان

- بخش بعدی دفترچه امور مالی كسب و كار نام دارد. فهرستی از تمامی اقلام و تجهیزاتی كه برای تولید محصولتان به ‌آن نیاز دارید را تهیه كنید.

- در فهرست اولیه اقلامی را كه دارید یا می‌توانید قرض بگیرید و آن را نخرید را مشخص كنید و شروع به جمع‌آوری این اقلام نمایید.

- برای هر یك از اقلامی كه باید بخرید به دنبال كمترین قیمت باشید و هزینه‌ها را در دفترچه تان بنویسید.

- نمونه ای از محصولتان تهیه كنید یا نمونه ای از خدمتتان را نشان دهید. اگر شما هزینه ای را نادیده گرفته‌اید آن را به فهرست تان اضافه كنید.

- فهرستی از هزینه های عملیاتی كسب و كارتان تهیه كنید، (مانند اجاره ،‌تلفن،آب) هزینه های عملیاتی مجموع را برای ماه اول تخمین بزنید.

- بخش بعدی دفترچه شما بازاریابی كسب و كار نام دارد. مشتریان اصلی‌تان را به همراه جزئیات مرتبط با سن، مكان زندگی و علایق خاصشان را شرح دهید.

- فهرستی از رقبای بالقوه كسب و كارتان را مشخص كنید. توضیح دهید چگونه كسب و كار شما به شیوه ای متفاوت نیازهای مشتری‌ها را برطرف می‌كند.

- فهرستی از بهترین شیوه‌ها برای شرح دادن كسب و كارتان به مشتری تهیه كنید.

- هزینه های هر یك از موارد تبلیغاتی كه قصد استفاده از آنها را دارید برآورد كنید. هزینه كل تبلیغات برای آغاز كسب و كار را برآورد كنید .

- هزینه پیش بینی شده تبلیغات را وارد بخش امور مالی كسب و كار دفترچه كنید و آن را بعد از هزینه‌های اولیه بنویسید.

- هزینه‌های اولیه را بازبینی كنید و برآوردی نهایی از مجموع هزینه های اولیه كسب و كار خود داشته باشید (روز دوم را ببینید تا اطلاعات بیشتری در مورد برآورد هزینه‌های اولیه داشته باشید)

روز چهارم : قیمت گذاری

- فهرستی از منابع ممكن پول اولیه تهیه كنید. كه شامل پس‌اندازهای شخص، قول‌های سرمایه‌گذاران و وام ها می‌شود.

- فهرستی از آنچه می‌توانید بفروشید تا پول نقد به دست آورید و مقدار پولی كه می‌توانید فراهم كنید تهیه نمایید.

- فهرستی از اقلامی كه می‌توانید برای وثیقه استفاده كنید تا وام بگیرید تهیه كنید. (مثلا كامپیوتر، اسكنر و ...) ارزش هر كدام از اقلام را برآورد كنید.

- با جاهایی كه به شما وام می‌دهند تماس بگیرید و دستورالعمل یا فرم‌های مورد نیاز را تهیه كنید.

- با استفاده از اصول طرح بازرگانی و همه اطلاعات موجود در دفترچه خود یك طرح شغلی بنویسید كه سازمان، امور مالی، بازاریابی و شروع كسب و كارتان را به طور خلاصه شرح دهد.

- با والدینتان در مورد طرح شغلی‌تان بحث كنید.

- درخواست هایی با وام به سازمان‌های مالی بنویسید و یا از دوستان و فامیل‌ درخواست وام كنید. در مورد وثیقه و میزان پیشنهادی سود ، مقادیر و زمان پرداخت و جریمه عدم پرداخت به آنها توضیح دهید.

- مجوز پروانه‌های لازم برای راه اندازی كسب و كارتان را تهیه كنید. روز پنجم :تبلیغات - به دفتر ثبت شركت ها بروید و نام كسب و كارتان را ثبت كنید. اگر شریكی نیز دارید او را با خود ببرید.

- یك شعار تبلیغاتی بسازید كه با آن مردم به یاد كسب و كار شما بیفتد.

- قیمت كالا و خدمات خود را مشخص كنید. (روز چهارم را ببینید)

- آگهی‌های تبلیغاتی، كارت های كسب و كاری و نشان هایی را طراحی كنید كه كسب و كار شما را تبلیغ كنید. بیشتر به شیوه هایی توجه كنید كه كالاهای شما در زمان، پول یا كار مشتری ها صرفه جویی كند.

- آگهی‌های تبلیغاتی و كارت های كسب و كار را در مغازه فتوكپی محله چاپ كنید.

- برای جشن گرفتن روز هفتم كه روز افتتاح است مراسمی را برنامه ریزی كنید كه شامل پذیرایی و نشان دادن كالایتان و مراسم بریدن روبان و غیره شود . فهرستی از این برنامه ها تهیه كنید. (روز ششم قسمت نكاتی در مورد مدیریت زمان را ببینید).

- مواد لازم برای ساختن محصولاتتان و تجهیزات اصلی برای راه اندازی كسب و كارتان را جمع آوری كنید.

روز ششم : مدیریت زمان

- به دفترچه ارزیاب مالیاتی بروید و در صورت لزوم مجوز مالیات فروش را دریافت كنید.

- برای مراسم افتتاحیه دوستان و فامیل را دعوت كنید.

- از دوستان و فامیل خود بخواهید كسانی كه ممكن است به محصول شما نیاز داشته باشند را به شما معرفی كنند و آنها را به مراسم افتتاحیه دعوت كنید.

- از كسی بخواهید در مراسم افتتاحیه عكس بگیرد.

- یك قرعه كشی ترتیب دهید تا در مراسم افتتاحیه به برخی از حضار هدایای داده شود.

- موجودی كالا یا نمونه‌های اضافی از محصول تان را برای مراسم افتتاحیه آماده كنید.

- فرم های سفارش و رسیدهای مشتریان را آماده كنید و چگونه پر كردن آن را تمرین كنید.

- یك سیستم برای ثبت اطلاعات جهت پیگیری همه هزینه ها و درآمدهایتان فراهم كنید. (روز هفتم قسمت ثبت را بنویسید)

- مشخص كنید چگونه چك های مشتری ها را وصول خواهید كرد.

روز هفتم : ثبت كردن

- آماده سازی نهایی را برای مراسم افتتاحیه ترتیب دهید.

- تابلوهایتان را نصب كنید و ترتیب نمایش محصولاتتان را بدهید.

- جایی را برای مهمان هایی كه برای قرعه كشی ثبت نام خواهند كرد قرار دهید.

- یك سخنرانی 15 ثانیه را تمرین كنید تا در آن نام، نام كسب و كار و محصول اصلی‌تان را به مشتری ها بگویید.

- یك نمایش 2 دقیقه‌ای از فروش را تمرین كنید كه شرح دهد چگونه محصولات شما عمل می كند و چگونه نیازهای مشتری ها را برطرف می كند .

- از اعضای خانواده خود بخواهید تا سوالاتی كه ممكن است مشتری ها از شما بپرسند را مطرح نمایند و شما تمرین كنید چگونه به این سوال ها جواب مناسب دهید.

- محلی ایمنی را پیدا كنید تا پول نقدی كه از فروش به دست آورده اید را در آنجا قرار دهید.

- حداقل برای 30 دقیقه اول افتتاحیه كاملا آماده باشید.

- از مراسم افتتاحیه خود لذت ببرید. دوستانه برخورد كنید و به شیوه های مختلف به مردم كمك كنید.

- بعد از مراسم افتتاحیه بخشی را در دفترچه خود به نكاتی در مورد مشتری ها اختصاص دهید. فهرستی از كارهایی كه لازم است سفارش‌هایی كه در افتتاحیه درخواست شده است را ترتیب اثر دهید.

- اهداف بیشتری را برای دو هفته بعدی مشخص كنید. سپس به خودتان تبریك بگویید، شما یك رئیس هستید .

اصول جهانی برای راه اندازی یک کسب و کار موفق

برای راه اندازی یک کسب و کار موفق چه مراحلی را باید طی کنم؟

در این مقاله می خواهم پاسخی جذاب، علمی و کاربردی به شما بدهم و گام به گام شما را برای راه اندازی یک کسب و کار موفق هدایت کنم. در ابتدا به دو اصل بسیار مهم که باید سرمشق تمام برنامه ها و فعالیتهای تجاری شما قرار بگیرد، اشاره می کنم :

اصل 1: نقشه راه کارآفرینی

بزرگ فکر کنید :

تا به حال فکر کرده اید که چرا بسیاری از تجار قدیمی بازار ایران علیرغم درآمد بسیار بالا، کسب و کارشان به همان اندازه و شکل گذشته باقی مانده است و به سمت رشد و توسعه و حتی بین المللی شدن حرکت نکرده اند؟ یکی از دلایل مهم اینست که مالکان کسب و کارهای ایرانی هدف اولیه (و شاید تنها هدف شان) از راه اندازی کسب و کارشان فقط و فقط کسب درآمد بوده است و برای کسب و کارشان هیچ دورنمایی را متصور نبوده اند به همین جهت علیرغم درآمد بسیار بالا، نقدینگی خود را بجای سرمایه گذاری در کسب و کارشان و توسعه آن، به سمت بازارهای املاک و مستغلات برده و یا اینکه آین را صرف خرید مغازه های دیگر و اجاره آنها به دیگران کرده اند. مجموع تصور آنها از کسب و کارشان فقط یک چهاردیواری به اسم حجره و کسب درآمد از آن بوده است. شما برای کسب و کاری که می خواهید راه اندازی کنید چه تصوری دارید؟ آیا می خواهید آن را به بزرگترین فروشگاه های زنجیره ای در تهران، ایران و یا حتی منطقه خلیج فارس بکنید؟ یا اینکه می خواهید به برگترین تولید کننده کالاهای متنوع در زمینه تجهیزات صوتی و تصویری در سطح ایران و یا خاور میانه شوید؟ آیا متصور هستید که روزی کسب و کار اینترنتی شما به شریک تجاری اول آمازون و یا ebay در سطح منطقه تبدیل شود؟ توصیه من این است که آینده ای بزرگ برای کسب و کارتان ترسیم کنید و تمام فعالیتها و برنامه تان را در راستای پیاده سازی این آرمان جهت گیری نمائید. به آرزوها و آرمانهای تجاری تان ایمان و اعتقاد داشته باشید بسیاری از مالکین میلیاردر برندهای معروف دنیا با آرزوهای بزرگ شروع کرده اند.

کوچک شروع کنید :

فکر بزرگ خود را از یک جای کوچک شروع کنید. در ابتدا که منابع محدودی (تجربه، سرمایه، روابط تجاری و ....) دارید بر روی بازار کوچکی متمرکز شوید تا بتوانید مارک تجاری خود را در آنجا به برند تبدیل کنید، صاحب اعتبار شوید، روابط تجاری خود را گسترده کنید، از اعتبار بدست آماده برای ورود به بخش های دیگر بازار استفاده کنید.

سریع رشد کنید :

افرادی که برای کسب و کار خود دورنمای مشخصی متصور هستند و البته به آن اعتقاد دارند و نیز از جای کوچک شروع می کنند دو شرط اصلی برای رشد سریع را دارند. حلقه مکمل برای رشد سریع کسب و کار استفاده از منابع دیگران است. به همین جهت امروزه استفاده از راهبردهایی مثل Franchise (کسب و کارهای زنجیره ای)، Licensing (تولید تحت لیسانس)، Acquisition (خرید شرکتهای کوچک با قابلیت رشد بالا)، Joint-Venture (سرمایه گذاری مشترک) و .... روز به روز در حال گسترش است.

اصل 2: تمرکز، تمرکز، تمرکز

تمام مردم به مبل نیاز دارند و شما تولید کننده مبل هستید، آیا می توانید برای همه مردم مبل تولید کنید؟ عده ای به مبل کلاسیک با قیمت بالا نیاز دارند؟ بخش دیگری از بازار به مبل کلاسیک با قیمت های پایین نیاز دارند؟ گروهی از مصرف کنندگان به مبل مدرن با قیمت بالا تمایل دارند؟ بخشی دیگر از بازار به مبل راحتی اما کوچک برای خانه های کوچک خود نیاز دارند؟ بخش دیگری از بازار همین تنوع را برای دفاتر اداری و شرکتهای خود می خواهند؟ گروهی از بازار نیز مبلی برای اتاق کودکان خود می خواهند؟ و بسیاری دیگر از بخش های بازار که هر کدام با توجه به منطقه جغرافیایی محل سکونت شان، سطح تحصیلات، سطح درآمد، سبک زندگی و .... به انواعی دیگز از مبل نیاز دارند. آیا شما با توجه به منابع محدود اولیه کسب و کارتان می توانید نیاز تمام این بخش های بازار را تامین کنید. مسلما پاسخ شما منفی است. پس شما باید به لحاظ بازار هدف و نوع محصول متمرکز و تخصصی فعالیت کنید.

جنبه دیگر از گسترش اصل تمرکز در اکثر کسب و کارها، مربوط به تخصص گرایی در فرآیندهای کسب و کاری می باشد. امروزه به تدریج کسب و کارها در زمینه طراحی، تولید، برندینگ و پخش و توزیع به سمت تخصصی شدن پیش می روند. کسب و کارهایی که دارای دانش تخصصی بالایی هستند تمام منابع خود را بر روی طراحی متمرکز کرده اند و در مقابل کسب و کارهایی نیز چون دارای مزیت هایی در تولید هستند (مثل نیروی انسانی ارزان قیمت، تسهیلات دولتی و ....) بر روی این بخش از کسب و کار تمرکز کرده اند و به همین جهت باعث شکل گیری اشکال جدیدی از کسب و کارها شده اند که تخصص و تمرکزشان فقط بر روی برندینگ و پخش و توزیع محصولات می باشد. مدل بسیاری از کسب و کارهای موفق امروزی دنیا بر این اساس استوار است و البته این نوع از کسب و کارها نیز نهایت ارزش افزوده را نصیب خود می کنند.

اصل 3 :

نوآوری در گذشته نه چندان دور با داشتن نوآوری در محصول و یا فرآیندهای کسب و کار می توانستید به سرعت رشد کرده و مشهور شوید اما امروزه نوآوری شرط ورود به بازار رقابتی است. نوآوری یعنی خلاقیتی که در محصول، شکل انجام کار و یا فرآیندهای کاری پیاده سازی شده باشد. اکثر کارآفرینان و مدیر/مالکان کسب و کارهای ایرانی خلاقیت بسیار زیادی دارند اما در تبدیل آن به نوآوری (یعنی تبدیل آن به یک ارزش واقعی برای بازار و مشتریان) مشکل دارند. دومین مشکل در زمینه نوآوری در کسب و کارهای ایرانی اینست که اکثر آنها با یک نوآوری وارد می شوند و بعد از گذشت زمان چیز که نوآوری آنها برای بازار و مشتریان تکراری می شود و توسط بسیاری از کسب و کارهای دیگر بطور کامل و یا ناقص کپی برداری می شود دیگر چیزی برای عرضه ندارند به همین جهت بعد از مدتی افول می کنند. شما باید نوآوری را در کسب و کارتان به یک فرآیند زنده تبدیل کنید و همیشه ارزش های جدیدی به بازار و مشتریانتان عرضه کنید. نباید نوآوری را فقط در شکل محصول و یا بسته بندی آن خلاصه کرد. شما باید بتوانید با نوآوری در تمام اجزاء سیستم کسب و کارتان، ارزش های بیشتری را برای مشتریانتان ایجاد کنید. نوآوری در روش تولید، نوآوری در زنجیره پخش و توزیع، نوآوری در کاربری های جدید محصول، نوآوری در مدیریت تیم کاری و بسیاری از حوزه های دیگر به گونه ای که بتواند برای مشتری قابل لمس باشد باعث برتری یافتن شما در بازار می شود.

اگر مي خواهيد کسب کار تازه اي راه اندازي نمائيد يا اينکه کسب و کار کوچکي داريد که مي خواهيد موفق تر باشيد، اصول ده گانه زير را هميشه مد نظر داشته باشيد. هرکدام از اين اصول بخشي از موفقيت شما را تضمين خواهد کرد. اگر در حال راه اندازي کسب و کار جديد هستيد، در اصول کاري که براي خود در نظر خواهيد گرفت موارد زير ار حتما لحاظ نمائيد تا موفقيت کسب و کار جديد را تضمين کرده باشيد.

1) هدف داشته باشيد

شما همه چيز براي همه مردم نيستيد. بر روي مشتريان مخصوص خودتان تمرکز کنيد و سعي کنيد آنها را راضي کنيد. بازار هدف شما معمولا بخش خاصي از مردم هستند نه همه مردم.

2) متفاوت باشيد

اگر رقباي شما کاري را انجام مي‌دهند، شما انجام ندهيد. از بازارهاي شلوغ پرهيز کنيد که در اين بازارها همه محصولات و تبليغات آنها مانند هم هستند.

3) يک تيم داشته باشيد

براي پرنمودن يک جاي خالي در کسب و کارتان استخدام نکنيد. افراد را براي اين استخدام کنيد که بخشي از تيم شما باشند و کسب و کار شما را بسازند.

4) سريع باشيد

زمان گرانبهاترين کالاي شماست. وقتي قرار است کاري را روز جمعه انجام دهيد، سعي کنيد آن را پنجشنبه عصر انجام دهيد. همه تلفن ها و ايميل ها را سريع پاسخ دهيد.

5) تشکر کنيد

خيلي زياد. به مشتريان و کارمندان خود بگوئيد که چقدر براي شما مهم هستند. حتي بهتر از اين، اينکار را با روش هاي قديمي انجام دهيد، قلم را برداريد و اين مطلب را براي آنها بنويسيد.

6) يکرو باشيد

مطمئن باشيد که کسب و کار شما داراي ظاهر و درون يکسان باشد. مشتري هميشه بايد با تمام افراد در کسب و کار شما يک ارتباط مناسب داشته باشد.

7) لبخند بزنيد

قيمت، محصولات، کيفيت يا خدمات شما دليل خريد يک مشتري از شما نيست، بلکه مشتري چون شما را دوست دارد از شما خريد مي‌کند.

8) خوش‌بين باشيد

هميشه نيمه پر ليوان را ببينيد. نگرش مثبت شما در انتها بر همه چيز غلبه کرده و تمامي مسائل جانبي شما را دربرخواهد گرفت.

9) فروشنده مهربان

تلاش نکنيد با فشار و زور خدمت يا محصولي را به مشتري بفروشيد. مشکلات را حل کرده و نيازهاي مشتري را برطرف نمائيد. بهترين کاري که مي‌توانيد براي مشتري انجام دهيد.

10) آسايش

خود را فراموش کنيد هيچگاه اعتقاد نداشته باشيد راهي که مي‌رويد هميشه بايد برويد. هيچگاه باور نکنيد که ايده‌هاي جديد يا تکنولوژي جديد بدرد شما نمي‌خورد.

آشنایی با مهمترین اصول موفقیت در تجارت

آغاز تجارت و اجراي طرح، مهمترين و حساسترين مقطع و مرحله براي بنا نهادن پايه هاي يك سازمان و شركت است. پس از بررسي و كارشناسي طرح، اجرايي منظم وهماهنگ، هدايت و پيشبرد طرح و آغازي ثمربخش، جزو آخرين مراحل عملياتي يك مدير كارآزموده است. در اين مرحله سرمايه، زمان و اهداف شما بايد از طرح درآمده و به اجرا گذاشته شوند. براي اينكه با اطمينان كامل و برنامهاي حساب شده به تجارت خويش ادامه دهيد، به اصولي احتياج داريد كه شما را دربرابر خطرها و خطاهاي تجاري مصون نگه دارد و شما نيز با پيروي از اين اصول، تجارت خويش را توسعه دهيد و در اين عرصه پايدار بمانيد. براي آشنايي بيشتر با اصول موفقيت در تجارت و نحوه اجراي طرحهاي تجاري، با ما در اين مقاله همراه شويد.

1. نسبت به تجارت ديدگاهي همه جانبه و كلي داشته باشيد و هدف خود را فقط صرف يك كانال نكنيد. سرمايه خود را براي توليد و توزيع چندين محصول تجاري به كار بريد. براساس تجربه هاي مديران و كارآفرينان، تنوع، تفاوت و ويژگي هاي فردي از عوامل تاثيرگذار در توزيع محصولات به شمار مي روند.

2. هميشه تمركز و اعتماد به نفس خويش را حفظ كنيد. موانع كاري را زياد جدي نگيريد، مهمترين مساله در اين عرصه حفظ اعتماد به نفس، تمركز و صبر و آرامش است. از تصميمات عجولانه پرهيز كنيد و قبل از هرگونه اقدامي از راهنمايي هاي افراد باتجربه و مشاوره هاي كارشناسان استفاده كنيد.

3. در ابتداي تجارت و آغازين ماههاي آن زياد بر روي سود شركت حساب نكنيد، پس از گذشت يك دوره سه تا شش ماهه دقيقا پس از شناسايي، بازاريابي و تبليغات ميتوان به سوددهي و ميزان آمار فروش مراجعه كرد و دليل كاهش و يا افزايش سرمايه اوليه را با تطبيق الگوها و معيارهاي از پيش تعيين شده ارزيابي كرد.

4. دقيقا تجارت و حرفهاي را انتخاب كنيد كه نسبت به آن عالقه، استعداد و مهارت كافي داشته باشيد. بي علاقگي و احساس نارضايتي در كار موجب افسردگي، دلزدگي و خستگي ميشود. نوع حرفه خودتان را براساس روحيه، دانش و مهارت خويش انتخاب كنيد. به ياد داشته باشيد، تنها خودتان ميتوانيد استعدادهايتان را شكوفا كنيد.

5. هميشه و در تمام مراحل، نحوه كار كارمندان و روند تجارت خويش را بازبيني و كنترل كنيد. هيچ كس بهتر از خودتان نميتواند زمام امور تجارت را در دست گيرد. مدير بايد هميشه در تمامي مراحل و موقعيت هاي حساس در اختيار شركت و در حمايت از كارمندان اقدامات مقتضي را به بهترين شكل انجام دهد.

6. استراتژي ها، برنامه هاي كاري، طرحها و اولويتهاي خود را هميشه پس از بازبيني و مشاوره هاي تخصصي به اجرا درآوريد. هيچگاه در اين حرفه مستقل عمل نكنيد، تجارت عرصه پرنوساني است، كوچكترين اشتباه در معاملات تجاري موجب بروز مشكلات بسيار جدي در ادامه روند تجارت خواهد شد. متناسب با سرمايه خود تجارت كنيد و هيچگاه در ميدان تجارت تمام سرمايه خود را به اجرا نگذاريد.

7. تجارت به مرداني با روحيه، پرتلاش و آينده نگر احتياج دارد. اگر واقعا چنين صفاتي نداريد، هرگز وارد اين حرفه نشويد، زيرا با كوچكترين بحران هاي مالي كنترل شبكه عظيم تجاري خويش را از دست مي دهيد و به جاي حمايت و استقامت از شركت و كارمندان، ميدان هاي رقابت و پيشرفت را به راحتي ترك خواهيد كرد.

8. برآورد و تخمين هزينه هاي لازم براي راه اندازي طرح تجاري، سنجش و ارزيابي محيط تجاري و رقيبان، شناخت بازارهاي تجاري و محصولات، آگاهي از نياز مشتريان و در نهايت حضوري پررنگ و مقتدرانه در ميدان رقابت، از اصول اوليه و نخستين راهكارهاي راه اندازي يك كسب و كار موفق هستند كه كارآفرينان و مديران با توجه به نقش و اهميت خود بايد آنها را اجرا كنند و هميشه به قواعد اين حرفه پايبند باشند.

9. هميشه سعي كنيد نسبت به راه اندازي طرح هاي تجاري خويش واقع نگر، دورانديش و مطمئن باشيد. هيچگاه تجارت را با روياپردازي، اما و اگرهاي واهي و احتمالات مختلف و بي اساس آغاز نكنيد. با راه اندازي و آغاز به كار در اين عرصه، عملا وارد بخش اجرايي خواهيد شد، ديگر زمان بحث هاي تئوري و فرضيه هاي مختلف به پايان رسيده است، شما وارد دنياي پر از نوسان تجارت شده ايد، بنابراين كوچكترين خطا و سهل انگاري در اين عرصه، سرمايه شما را به خطر مي اندازد و ادامه مسير را با بحران هاي مختلف مواجه مي كند.

10. با سرمايه كافي و به ميزان همان اندوخته اوليه، تجارت خويش را آغاز كنيد. از بلندپروازي و خطرپذيري اجتناب كنيد. هيچكس يك شبه ره صد ساله را طي نكرده است. دريافت وام ها و بدهي هاي سنگين، پس از مدتي كنترل و ادامه مسير را براي شما غيرممكن خواهد كرد. بنابراين با همان سرمايه كم، اما مطمئن اندك اندك تجارت خويش را توسعه دهيد، آگاهانه تصميم هاي تجاري خويش را اتخاذ كنيد، ميانه رو، صبور و به آينده خوش بين باشيد، زيرا هر موفقيتي كه كسب كنيد، حاصل تلاش و سرمايه خودتان خواهد بود.

11. هيچگاه اجازه ندهيد فشارهاي كاري به طريق مختلف روند پيشرفت تجارت شما را با مشكل مواجه كند. از حاشيه پردازي هاي بي مورد و فضاسازي هاي بي اثر با رقيبان خودداري كنيد. فقط به فكر توسعه طرح هاي تجاري خويش باشيد و همواره سعي كنيد تا فضاي رقابتي سالم با ديگران ايجاد كنيد.

12. تجارت را تنها و مستقل انجام دهيد، شريك تجاري به همان اندازه كه مي تواند شما را در تجارت و اتخاذ تصميم هاي مهم ياري كند،در بعضي مواقع با بروز دوگانگي و ترديد در تصميم گيري ها، شيوه ها و ديدگاه هاي مختلف، آينده و اساس تجارت شما را از بين مي برد. به ياد داشته باشيد، فقط حضور فعالانه و پوياي شما در تحولات و معاملات تجاري و آگاهي كامل از نحوه توليد و توزيع محصولات مي تواند ضامن موفقيت شود.

13. هميشه سعي كنيد با تيمي كامل، پرقدرت و استفاده از بهترين شبكه متخصصان، مشاوران، بازاريابان و كارمندان حرفه اي تجارت خويش را آغاز كنيد. يك شروع بي مانند و پرقدرت، انرژي تمام نشدني مدير در كار و برخورد صحيح با كارمندان، راندمان و فضاي كاري را بــه شكل قابل توجهي افزايش مي دهد. بازتاب اين انرژي مثبت به سرعت در تمامي فضاي شركت پخش ميشود و كارمندان با روحيه اي بي نظير به كار ادامه مي دهند. بنابراين تا زمانيكه از موفقيت طرح و اجراي آن مطمئن نشديد، تجارت خويش را آغاز نكنيد، زيرا يك شروع ضعيف و بي ثبات نه تنها موجب بروز تصورات و ديدگاه هاي منفي مي شود، بلكه انتخاب هاي بعدي را نيز با مشكل مواجه ميكند.

14. لازم نيست در آغاز تجارت از تمام سرمايه خود استفاده كنيد. مي توانيد به جاي استفاده از چندين كالاي پرهزينه براي فروش، از دو يا سه محصول متوسط، اما پرمخاطب شروع كنيد. اندك اندك با افزايش سرمايه، روش هاي جديد را تجربه كنيد، مهمترين مساله در اين عرصه داشتن سرمايه فراوان نيست، بلكه مهارت در جذب مخاطب است. بنابراين سعي كنيد تا مهارت ارتباط با ديگران و تبليغ تاثيرگذار را فرا گيريد.

15. همگام و همسو با رقيبان و بازارهاي تجاري پيش برويد، نياز بازار و مشتريان را بشناسيد و در همان راستا به فعاليت بپردازيد. از فروش و توزيع صحيح كالاها اطمينان يابيد و هميشه كالاهاي با كيفيت و تضمين شده به مشتريان عرضه كنيد. به ياد داشته باشيد، شما جزئي از شبكه بي انتهاي بازارهاي تجاري هستيد، بنابراين بايد منطبق با اصول و معيارهاي بازار و نياز مشتريان، خود را هماهنگ كنيد.

16. هميشه در ابتدا رقيبان تجاري، محيط بازار و مخاطبان و مشتريان خودتان را بشناسيد، علايق، استعدادها و مهارت هاي خويش را بازبيني كنيد و سپس طرح هاي خويش را به مرحله اجرا درآوريد. هيچگاه كارها را زياد آسان فرض نكنيد، هر حرفهاي در آغاز دشواري هاي خاص خود را دارد. با تمام انرژي براي رسيدن به اهدافتان تلاش كنيد، هيچگاه نااميد نشويد، بالاخره روزي موفقيت را احساس خواهيد كرد.

17. هميشه كاري را آغاز كنيد كه متناسب با مهارت، استعداد، دانش و علاقه شما باشد. اصول پرداختن به كارهايي كه در آن تخصص چنداني نداريد، نه تنها موجب شكست و از بين رفتن سرمايه ميشوند، بلكه براي انتخابها و كارهاي بعدي نيز مشكل ساز خواهند بود. بنابراين منطقي عمل كنيد، متناسب با رشته دانشگاهي و تخصص خويش، شغل ايده آل خودتان را انتخاب كنيد و در همان زمينه به فعاليت بپردازيد. آينده در دستان شماست، با انتخابهاي شايسته و به موقع، آينده خويش را بسازيد.

امیدواریم همیشه در تجارت خود موفق باشید.

مقالات دیگر...

پنجره

موفقیت

خود را

باز کنید.

موفقیت یعنی ...

  • اراده بالا
  • مصمم در امور
  • مطابقت با شرایط
  • تحمل شکست

موفق ... دارد

  • هدف و مسیر
  • برنامه منظم
  • اراده بالا
  • همت و نشاط

همراه شماییم در ...

  • مدیریت بازرگانی
  • مشاوره تبلیغات
  • مدیریت تبلیغاتی
  • اجرای تبلیغ

موفقیت شما هدف ماست...
از مشاوره تا مدیریت و سپس اجرا در کنار شمائیم ...
(استفاده از محتوای این مجموعه با ذکر منبع بلامانع می باشد.)

Offcanvas

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipisicing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.