دوازده راهکار، استراتژی و ترفند برای ارتقای وضعیت ارائه بصری محصولات در فروشگاه

دوازده راهکار، استراتژی و ترفند برای ارتقای وضعیت ارائه بصری محصولات فروشگاه تان که می تواند همان ویترین تان باشد، آورده شده است. همه این راهکارها واضح و ساده اند ولی همین چیزهای ساده و بدیهی هستند که دست کم گرفته می شوند و تاثیر زیادی بر میزان فروش می گذارند. آنها را به کار بگیرید و ببینید که مشتریان تان چگونه به ویترین جدیدتان واکنش نشان می دهند.

• از فضای بیرون فروشگاه استفاده کنید

اگر هوا خوب بود و شهرداری و اداره اماکن اجازه می دهند محصولاتتان را به بیرون از فروشگاهتان ببرید و یک نمایشگاه خیابانی ترتیب دهید، بگذارید مردمی که از خیابان عبور می کنند هیجان زده شوند، برای هیجان بیشتر می توانید از بادکنک ها یا پرچم ها و چیزهای رنگارنگ استفاده کنید.

• همه چیز را هویت گذاری کنید

مشتریان اغلب عجله دارند پس از علایم مناسب برای راهنمایی آنها استفاده کنید. برای بخش های مختلف فروشگاه راهنما نصب کنید و محصولات را به طور روشن و واضح طبقه بندی کنید تا به مشتریان در رسیدن به محصول مورد نظرشان کمک کند. این کار کمک می کند که آنها وقت باقی مانده را به تماشای محصولات دیگر بپردازند و شاید بیشتر خرید کردند.

• جو مناسبی برای ویترین خودتان بسازید

ویترین فروشگاه یکی از ارزشمندترین مکان های عرضه محصول است و باید از آن فضا برای ایجاد یک جوی برای هر دوره خاص فروش خود استفاده کنید. این جو باید متناسب با حسی باشد که مشتریان شما علاقه دارند پس از خرید کالا آن حس را داشته باشند آیا آنها دوست دارند هیجان زده شوند؟ یا سرگرم شوند؟ یا حتی احساساتی شوند؟ به عنوان مثال اگر شما یک یک لباس فروشی دارید که لباس های مجلسی می فروشید ویترین شما باید حتما مانکن های شیک با لباس های اتو شده داشته باشد و نباید لباس های چروک را پشت ویترین بگذارید.

• همه حس های پنج گانه را تحریک کنید

عرضه خلاقانه کالا فقط چشم ها را درگیر نمی کند باید این جنبه را هم در نظر بگیرید که فروشگاه تان چه بویی دارد، چه صدایی دارد و چه احساسی را منتقل می کند؟ آیا این پیام هایی که با بو، صدا و سایر عوامل محیطی به مخاطبان ارسال می کنید با جو ویترینی که ساخته اید هماهنگی دارد؟ شما حتی می توانید احساسات را به صورت غیرمستقیم تحریک کنید برای مثال یک کاسه قرمز رنگ کنار قاشق و چنگال و عکسی از سوپ گوجه فرنگی می تواند دهان مشتریان تان را آب بیاندازد!!

• به مشتریان تان نشان دهید که محصول شما در خانه چطور به نظر خواهد رسید

از ویترین تان استفاده کنید تا به مشتریان تان نشان دهید محصولات شما در خانه چطور به نظر خواهند رسید. اگرفروشگاه اثاثیه منزل دارید ویترین شما می تواند با یک سری صندلی در کنار میزی که روی آن جواهر آلات درخشانی در جعبه های روبان پیچی شده به همراه چند ماهی تابه با کف مسی براق قرار دارد، تزئین شود.

یادتان باشد خیلی از مشتریان نمی توانند محصول را در هنگام کاربردشان تصور کنند وقتی آنها یک ماهی تابه را در درون جعبه می بینند آنها فقط یک جعبه می بینند. اما اگر شما همان ماهی تابه را بر روی یک سطح مانند اجاق گاز قرار دهید که کنار آن یک دستگیره آشپزخانه رنگارنگ در کنار یک جفت شیشه روغن زیتون و یک دسته کتاب آشپزی وجود دارد آن ماهی تابه تبدیل به چیزی می شود که مشتری را تحریک می کند که آن را بخرد و یک شام رمانتیک دونفره با آن بپزد.

• اجناس مشابه را در یگ گروه قرار دهید

فروشگاه تان را به صورت منطقی و اصولی سازمان دهی کنید: مشتریان باید یک نوع محصول را بتوانند به راحتی پیدا کنند . در داخل طبقه بندی نیز گروه های مشخصی را ایجاد کنید به عنوان مثال از نظر نوع محصول، رنگ محصول و یا اندازه ، آنها را کنار هم بچینید.

• بر اساس سبک زندگی مرتب کنید

می توانید محصولاتی از طبقه های مختلف که یک حالت را القاء می کنند در کنار هم بچینید. به عنوان مثال در یک فروشگاه لوازم اداری ویترین می تواند اتاق کار یک نابغه حرفه ای را نشان دهد که یک میز استیل با سطح شیشه ای همراه با تجهیزات الکترونیکی عجیب و غریب که دور یک کامپیوتر چیده شده اند باشد. یا می تواند اتاق یک مدیرعامل با کلاس را نشان دهد که یک چراغ مطالعه قدیمی روی یک میز از جنس چوب بلوط قرار گرفته و روی میز هم چند برگه تجاری قرار دارد.

• نورپردازی کنید

درست همان طور که شعله شمع پروانه را جذب می کند نور پردازی خوب هم مشتری ها را جذب می کنند. یک نورپردازی مهیج و جذاب چندان هزینه بر نیست ولی می تواند توجه را به جنبه های کلیدی محصول جلب کند. همانطور که از نورپردازی خوب در ویترین استفاده می کنید در داخل فروشگاه هم استفاده کنید.

• هر از چندگاه ویترین تان را عوض کنید

یک ویترین عالی فقط برای بار اولی که مشتری آن را می بیند عالی است. اما وقتی مشتری چند بارپشت سر هم ویترین را می بیند دیگر جذابیتی ندارد و خسته کننده است و مشتری هیچ وقت وارد یک فروشگاه خسته کننده نمی شود. سعی کنید به صورت هفتگی ویترین تان را عوض کنید.

• از رنگ ها نترسید و بهترین استفاده را کنید.

رنگ های قوی نتایج قوی نیز در بر دارد: سعی کنید محصولات تان را حول محوریت یک رنگ اصلی که ذهن مشتری را درگیر و جذب کند بچینید و اگر می توانید هر هفته یک رنگ خاص بکار ببرید. ولی یادتان باشد اگر این هفته از رنگ زرد استفاده کرده بودید هفته بعد از بنفش یا آبی استفاده کنید و قرمز یا نارنجی بکار نبرید.

• از حرکت استفاده کنید

محصولاتی که حرکت می کنند چشم ربایی می کنند. اگر محصولاتی مثل ساعت یا اسباب بازی یا جعبه های مسیقی متحرک دارید آن را طوری در معرض دید قرار دهید تا دیده شود ومشتریان تان ببینند که آنها کار می کنند. اما اگر محصولات تان اصولا چیزهایی ثابت هستند می توانید از چیزهای کوچک دیگری برای ایجاد حرکت در محیط فروشگاه تان استفاده کنید. مثلاً چند روبان به یک پنکه کوچک ببندید تا جلب توجه کنید.

• قانون “سه” را به یاد داشته باشید.

وقتی یک ویترین طراحی می کنید محصولات را سه تایی بچینید. اگر محصولات تان را از نظر ارتفاع میچینید سه ارتفاع بلند، بلندتر و بلندترین را در کنار هم قرار دهید یا اگر محصولات تان گرد و چاق هستند سه محصول چاق، چاق تر و چاق ترین را کنار هم قرار دهید یا حتی می توانید از نظر قیمت بچینید : خوب ، بهتر و عالی از نظر قیمت یک چیدمان است که به طور باور نکردنی جواب می دهد.

نتیجه : یادتان باشد ارائه و نمایش محصول هم جنبه هنری و هم علمی دارد بنابراین با ذهنی باز اقدام به طراحی آن بکنید. اگر یک روش نتیجه نداد آن را عوض کنید و یک روش دیگر به کار ببرید. سعی کنید از ویترین های تان در دوره های مختلف عکس بگیرید و خواهید دید که در طول زمان به یک رابطه بین نوع ویترین و میزان فروش دست پیدا کردید و این به شما کمک خواهد کرد که بیشتر بفروشید. فقط فروشگاه هایی زنده می مانند که خود را با تغییرات و رفتار مشتری تطبیق دهند پس نتایج را دنبال کنید و به دنبال امتحان چیزهای جدید باشید.

آشنایی با نشان چند رنگ اصلی و مهم در تبلیغات

● آبی، رنگ امنیت است

در تئوری رنگ ها، آبی نشان دهنده کسب و کار، امنیت، ثبات مالی، اعتماد به نفس، هوش، صداقت و فرصت های تازه و استثنایی است. حالا اگر در گروه هدفی که انتخاب کرده اید، مردهای بیشتری حضور دارند، می توانید رنگ آبی با سایه ای تیره تر را انتخاب کنید و آگهی تان را مردانه تر نشان دهید. اما اگر پیامی در مورد تفاهم، سلامت و تعادل یک وضعیت را می خواهید به مخاطب برسانید، بهتر است یک آبی سبک تر و روشن تر را انتخاب کنید.

● خلاقیت را با نارنجی نشان دهید

نارنجی یکی از رنگ های ایده آل برای تبلیغات است زیرا این رنگ از تلفیق ۲رنگ تاثیرگذار زرد و قرمز به وجود می آید و با کمکش می توانید هیجان رنگ قرمز را همراه با احساس مثبتی که در رنگ زرد است منتقل کنید. نارنجی رنگی است که شور و اشتیاق، شیفتگی، شادی، خلاقیت، اراده و موفقیت را نشان می دهد و می تواند مخاطب را برای انجام کاری تشویق و تحریک کند. نارنجی که با وجود داشتن رنگ زرد، هنوز خشونت و هجوم قرمز را با خود دارد، مغز را فعال می کند و مخاطب را به جست وجوگری وامی دارد. نارنجی بیشتر از هر رنگ دیگری حس خوردن را تقویت می کند، به خصوص اگر این رنگ را کمی به قهوه ای متمایل کنید. در تبلیغاتی که قرار است یک خوراکی ایده آل را معرفی کنید، می توانید از آن استفاده کنید یا می توانید با کمک این رنگ چهره ای پاییزی به تبلیغ تان بدهید.

● یاسی، یک رنگ آسمانی است

بنفش ملایم یا همان یاسی، رنگی است که می تواند چهره ای معنوی به تبلیغ شما بدهد. این رنگ بار معنایی مثبتی را منتقل می کند، لوکس و زیباست و در ناخودآگاه مخاطب، احساس اصالت، صداقت و کیفیت را به جریان می اندازد. البته بنفش رنگی است که حالات درون گرایانه را هم در خود دارد؛ اما اگر بخواهید بار مثبت و معنوی اش را تقویت کنید، می توانید آن را کنار رنگ سفید به کار ببرید.

● سیاه دنیا را راز آلود می کند

اگر بخواهیم در یک تبلیغ قدرت، ظرافت، تشریفات، مرگ، بدی ها و رمز و راز را نشان دهیم، می توانیم این رنگ را به کار ببریم. سیاه یک رنگ راز آلود است و اگر می خواهید این موضوع را به عنوان ویژگی محصول تان مطرح کنید، می توانید از معجزه رنگ سیاه در تبلیغ تان کمک بگیرید. اگر این رنگ را در پس زمینه استفاده کنید، به تبلیغ تان عمق می دهد اما با وجود تمامی این محاسن، استفاده زیاد از رنگ سیاه بدی هایی هم دارد. اگر این رنگ را زیاد به کار ببرید و متن زیادی را هم روی آن بریزید، خوانایی آگهی تان کاهش می یابد و متنی که نوشته اید، بیشتر از آنکه پیامی به مخاطب بدهد، چشم او را اذیت می کند. با استفاده از رنگ های سیاه و طوسی در یک تبلیغ، باعث می شوید رنگ های دیگر جان بگیرند و بهتر دیده شوند. کنتراست رنگ سیاه با رنگ های زنده و روشن می تواند تبلیغ شما را دیدنی تر و توجه مخاطب را تا لحظاتی به خود معطوف کند.

● قرمز، نارنجی و زرد؛ رنگ های اشتهاآور

اگر می خواهید مخاطب تان را به انجام کاری تحریک کنید و وادارش کنید که هیجان زده شود و از هیجان زدگی اش به نفع خودتان استفاده کنید، پس سراغ رنگ های گرم بروید. قرمز روشن، نارنجی و زرد از کاربردی ترین رنگ های گرم هستند که می توانند این حس ها را به مخاطب یک تبلیغ، القا کنند. این رنگ ها معمولا در آرم ها و منو های رستوران ها استفاده می شوند و بیشترین کاربرد را در آگهی های مربوط به صنایع غذایی دارند. محققان حوزه بازرگانی و تبلیغات می گویند، رنگ های گرم، اشتها را باز می کنند و از میان تمامی رنگ های گرم، قرمز و زرد بیشتر از همه چنین تاثیری را روی مخاطب می گذارند.

● با رنگ های سرد رژیم بگیرید

علاوه بر دانش و فهم، رنگ های سرد صلح و آرامش را هم به مخاطب نشان می دهند. آبی که سردسته ای از رنگ هاست، به دلیل همبستگی اش با آب نشان دهنده زندگی هم است. اگر می خواهید اشتهای مخاطب را کم کنید، سراغ این رنگ و هم خانواده هایش بروید و اگر هم آگهی شما یک پیام سلامت را در خود دارد، از رنگ های سرد برای نشان دادنش کمک بگیرید. رنگ های سرد و به ویژه آبی، اعتماد مخاطب را به شما جلب می کنند و کسب و کار شما را به عنوان محلی امن برای سرمایه گذاری معرفی می کنند.

● سیاه و سفید برای حرفه ای ها

سیاه و سفید را می توان به عنوان بهترین همراه در چرخه رنگ معرفی کرد. این فقط ادعای ما نیست بلکه محققان هم این موضوع را در بررسی های شان دریافته اند. این دو رنگ به دلیل تضادی که با هم دارند، می توانند نوعی کشمکش را در آگهی شما نشان دهند و ذهن مخاطب را درگیر خود کنند. سفید نماینده خلوص و پاکی و البته کمال است و سیاه نوعی قدرت همراه با خشونت را در خود دارد و مخاطب را به شک می اندازد. ترکیب این دو رنگ کنار هم، حس شراکت حرفه ای را ایجاد می کند و اگر هم قرمز را کنار سیاه به کار ببرید، می توانید یک طرح شیطانی تمام عیار را به مخاطب عرضه کرده و او را از کاری بترسانید یا منصرف کنید.

● با قرمز زود تصمیم بگیرید

رنگ قرمز نشان دهنده شدت و سرعت تصمیم گیری است. این رنگ بسیار پرشور است و احساسات مخاطب را به غلیان می اندازد. قرمز رنگ خون و آتش است و بعد از آبی، محبوب ترین رنگ به شمار می آید. البته قرمز می تواند احساس خطر را هم منتقل کند و برای تبلیغاتی که حالت هشداری دارند، یک رنگ ایده آل است.

● لوازم آرایشی را با قهوه ای تبلیغ کنید

قهوه ای، رنگ مردانه دیگری است که سن و سال، گرما، محبت و آسایش را به مخاطب منتقل می کند و برای فروش محصولات مختلف، به ویژه لوازم آرایشی می تواند تاثیر گذار باشد. اگر این رنگ در کنار تصویر هایی که مربوط به محیط زیست و طبیعت هستند استفاده شود، می تواند نماینده قطحی و ویرانی باشد.

● بنفش رنگ آدم های مستقل

بنفش رنگی ترکیبی است که شور و اشتیاق قرمز را در خود دارد و آرامش و امنیت آبی را هم به مخاطب منتقل می کند. برای طرح های تبلیغاتی، بنفش همیشه انتخاب خوبی است زیرا با آمدنش عقل و درک، عزت نفس، نوستالژی، استقلال و خلاقیت را به همراه می آورد. عقل و درک و خلاقیت همه هدیه هایی هستند که با آمدن رنگ بنفش به یک تبلیغ داده می شوند.

● زرد، زودتر از هر رنگی دیده می شود

زرد، رنگی گرم و شاد است که توجه ها را به خود جلب می کند. چشم مخاطب زرد را زودتر از هر رنگ دیگری می بیند و معمولا این رنگ برای تبلیغاتی که در مورد غذا و صنایع غذایی هستند به کار برده می شود. ترکیب رنگ ها یکی از بهترین راه هایی است که تاثیر گذاری رنگ ها را می توانید با آن بالا ببرید. اگر رنگ زرد را در آگهی تان به کار می برید، توصیه می کنیم که در کنارش مشکی را هم استفاده کنید تا هر دوی این رنگ ها بهتر دیده شوند.

● خاکستری یعنی بی طرفی

خاکستری هم می تواند بار مثبت داشته باشد و هم بار منفی. در معنای مثبتش بی طرفی را نشان می دهد و در معنای منفی اش، نبود اعتماد به نفس، افسردگی، کمبود انرژی و خواب زمستانی را منتقل می کند. خاکستری می تواند رطوبت را هم نشان دهد و اگر بخواهید که معنایی سرکوبگرانه به تبلیغ تان دهید، می توانید از این رنگ کمک بگیرید. خاکستری رنگی است که ترس از قرار گرفتن در یک موقعیت خاص را هم القا می کند؛ پس اگر نمی خواهید چنین منظوری را برسانید، مراقب استفاده از این رنگ باشید.

● سبز یعنی جیب پرپول

سبز نشان دهنده رشد، پول و سرمایه، حرکت و پیشروی مثبت، هماهنگی و همچنین ایمنی است. سبز از آن دسته رنگ هایی است که به چشم بیشتر افراد خوش می آید و توجه آنها را جلب می کند. علاوه بر این، سبز نشان دهنده ثبات و استقامت است و انتخاب نوع تیره ای از این رنگ برای موضوعاتی که با پول و امنیت مالی در ارتباط هستند می تواند مناسب باشد.

● صلح و صداقت در سفید پنهان است

سفید همیشه با خودش خلوص، تمیزی، تازگی و خوب بودن را به همراه می آورد. اگر می خواهید یک صحنه زمستانی را نشان دهید، سفید ایده آل ترین رنگ است و اگر می خواهید در تبلیغ تان بگویید که طرفدار صلح و راستگویی هستید باز هم می توانید از این رنگ کمک بگیرید. به کار بردن فونت تیره روی زمینه سفید، خواندن آن را راحت می کند. اگر می خواهید در مورد یک سازمان خیریه و همچنین سازمان های غیرانتفاعی تبلیغ کنید، از این رنگ کمک بگیرید. از آنجا که سفید همیشه به عنوان رنگی آسمانی شناخته شده، این رنگ می تواند در تبلیغ های مربوط به بیمارستان ها و پزشکان هم مؤثر واقع شود. اگر هم قصد دارید غذاهای کم کالری و محصولات کم چرب را معرفی کنید، کمک گرفتن از رنگ سفید می تواند آگهی تان را دیدنی و تاثیرگذارتر کند.

تلفیق رنگها در تبلیغات: تلفیق چند رنگ در یک تبلیغ می تواند تأثیری دوچندان بگذارد به عنوان مثال تلفیق آبی و سفید برای نشان دادن یخ زدگی و بی تحرکی می تواند مؤثر واقع شود. مثلا در تبلیغ کوکاکولا، گرما و هیجان قهوه ای مایل به قرمز را هم مشاهده می کنید. کمک گرفتن از این رنگ ها در کنار هم کافی است تا فکر کنید کوکاکولا قرار است یک انفجار برپا کند.

تاثیرات روحی تبلیغات

تمام تأثیر تبلیغات به روان و ذهن (Mind) انسان هاست. ابتدا باید افکار و اندیشه ها را تغییر داد که این امر باعث تغییر رفتار خواهد شد.
تا زمانی که مغز تحت تأثیر قرار نگیرد، رفتار تغییر نخواهد کرد. پس در تبلیغات باید به سراغ ذهنیت و روان مخاطب برویم.

ارتباط تنگاتنگ تبلیغات با روان (ذهن آدمی) باعث نیاز به علم روان شناسی در این حیطه خواهد شد. مثال : در یک فروشگاه ، محل قرار گرفتن کالا، تأثیر متفاوتی به ذهنیت ما خواهد داشت. مکان کالا در یک فروشگاه بسیار مهم است. محصولات مشابهی که دارای قدرت یکسان در بازارند، اگر در جایگاه مکانی یکسانی در فروشگاه قرار نگیرند فروش بسیار متفاوتی خواهند داشت. (تأثیر روانی جای محصولات در فروشگاه) تحلیل روان شناسی این مثال به این صورت است که :

1 - محصولی که در قسمت بالا قرار دارد بهتر است.
2 - آنچه زودتر دیده می شود و در دسترس تر است قابل قبول تر است .
3 - محصولی که برداشتن آن راحت تر است ، فروش بیشتری دارد.
4 - کالاهایی که در مسیر خروجی فروشگاه قرار می گیرند، بیشتر به فروش می رسند؛ زیرا جایی است که دیگر امکان برگشتن برای کالاهای دیگر وجود ندارد. (نزدیک به ورودی صندوق)

مثال : پژوهش در جنگ جهانی دوم دربارۀ تأثیر روانی تبلیغات، صورت گرفت. جنگی که با بمباران اتمی تاکازاکی و هیروشیما به پایان رسید. همه دولت ها در درجۀ اول احتیاج به حمایت افکار عمومی دارند. آمریکا ابتدا تبلیغاتی را شروع کرد، با این مضمون که این جنگ باید به هرشکل و قیمتی که شده به پایان برسد . همچنین روی خشونت ها و وحشی گری های ژاپنی ها نیز تبلیغات وسیعی شد. با این دو شاخه، تبلیغاتی در درجۀ اول، افکار عمومی داخلی و سپس خارجی را تحت تأثیر قرار داده و ابتدا هیروشیما و سپس ناکازاکی را بمباران اتمی کردند و نزدیک به 100،000 انسان، یک جا کشته شدند؛ و تا با الآن این تعداد به 250،000 نفر رسیده است. بعد به ژاپن یک هفته مهلت تسلیم شدن دادند و یک هفته بعد جنگ تمام شد. ولی دیگر چگونگی تمام شدن آن به دلیل تبلیغاتی که از پیش صورت گرفته بود، توجه کسی را به خود جلب نکرد. یک هفته بعد، نظرسنجی وسیعی در امریکا صورت گرفت و می خواستند نظر مردم امریکا را دربارۀ بمباران و پایان جنگ بدانند.
نتایج نظرسنجی از مردم دربارۀ بمباران اتمی چنین بود که برای ما بسیار هشدار دهنده و فجیع است.
مخالفان 5%  موافقان 23%
امروزه با اینکه هنوز مردم امریکا تحت تأثیر تبلیغات دولت امریکا هستند، ولی دیدگاه ها در مقایسه با قبل کاملاً عوض شده .

نکته : مراقب باشیم از حدّ تأثیر، تبلیغات را بزرگ نکنیم. گروهی هستند که می گویند : نقش تبلیغات، بسیار پررنگ تر از هر اِلمان دیگری می باشد. اما در واقعیت پارامترهای دیگری هم هست که نقش مهم دارد. دسترسی، یکی از آن ارکان است؛ که هر چه دسترسی به یک Brand یا نام تجاری بیشتر باشد، ما زودتر به آن مراجعه می کنیم. بعضی از کالاها از وفاداری ضعیف تر و بعضی از وفاداری قوی تری از مخاطب برخوردارند.

سه راهکار برای تهیه یک پیام تأثیرگذار

موفقیت در توجیه مشتریان، موفقیت در تجارت است.

برای آنکه بتوانید یک پیام تاثیر گذار بسازید و در توجیه مشتریان خود موفق باشید از این سه راهکار استفاده کنید :

راهکار شماره 1 : الگوهای ذهنی مخاطب را به هم بریزید

سوالات، بحث های متفرقه و واقعیت های اجتماعی را پیش بکشید. به این ترتیب ذهن مخاطب تحریک می شود و الگوهایی که در ذهن قرار دارد، از بین می رود و حواس مخاطب متمرکز می شود. پرسیدن سوال بسیار مفید است زیرا ذهن را در حالت پاسخگویی و آمادگی در می آورد.

تأثیر روانی راهکار شماره 1 همین است که ذهن مخاطب را تحریک می کند تا برای شنیدن حرف های شما آماده شود.

راهکار شماره 2 : روی مشکل مشتریان تمرکز کنید.

آیا موضوع اصلی صحبت های شما "ارائه راه حل" است؟ به تبلیغات اطراف خود بنگرید. همه آنها به سهولت استفاده، فراگیری و برتری محصول خود اشاره می کنند. به این عبارات بسیار پرداخته شده است. در صورتی که این مفاهیم باید در پس زمینه قرار بگیرند. در ملاقات ها و مکالمات حضوری نیز باید به این موضوع توجه شود. مردم تا زمانی که مشکل خود را درک نکنند اهمیتی به راه حل شما و ویژگی های آن نمی دهند. قبل از اینکه راه حل خود را مطرح و روی آن پافشاری کنید، مطمئن شوید که مخاطب شما مسئله و مشکل خود را کاملاً حس کرده و درگیر آن شده است. با دوباره طرح کردن مسئله، مشتری را متوجه اهمیت موضوع نمایید. هنگامی که شنونده با حرکات سر خود شروع به تأیید مسائل و مشکلات مطرح شده نمود، زمان ارائه و فروش راه حل فرا رسیده است.

راهکار شماره 3 : یک تصویر ذهنی برای مشتری ایجاد کنید

مردم افکار خود را با تصاویر به خاطر می سپارند. به همین علت امروزه آرم ها و تصاویر تبلیغاتی بسیار کارا شده اند. نفوذ به بخش تصویری مغز ،قوی ترین راه برای ایجاد ارتباط با افراد است.

فرض کنید که یک طراح کلاه می خواهد برای محصولات خود تبلیغ نماید. جملۀ "من یک طراح هستم و طرح های من توسط تولیدکنندگان مختلف به بازار عرضه شده است" خیلی تکراری و بی تأثیر خواهد بود. بهترین راه ارائه تصویر ذهنی به مخاطب است. در این مثال او می تواند از کلاهی که هنرپیشه معروف سینما در یکی از فیلم ها به سر گذاشته بود، آغاز کند و وقتی این تصویر در ذهن شنونده تشکیل شد، بگوید که طراحی آن کلاه توسط او انجام شده است. این روش را می توان در صحبت کردن با یک فرد یا یک گروه به کار گرفت.

خصوصیات تبلیغات ناموفق

۱ - سندروم سوپربال : تا حالا برایتان پیش آمده که موضوعی جالب و سرگرم کننده از یک تبلیغ تلویزیونی را به خاطر آورده‌اید در صورتی‌که برند مورد معرفی آن تبلیغ را نمی‌توانسته‌اید به خاطر بیاورید؟ گاهی، بازاریاب‌ها چنان در ساخت تبلیغات سرگرم کننده غرق می‌شوند که موضوع اصلی که معرفی بِرند به صورت برجسته و به یاد ماندنی می‌باشد را از یاد می‌برند و یا معرفی کالا و خدمات در حاشیه قرار می‌گیرد. فراموش نکنید تبلیغات شما هر چقدر هم که سرگرم کننده باشند باید دارای اِلِمان توانایی در ایجاد تقاضا را در بیننده داشته باشند.

۲ - سندروم انفجار توخالی : به خاطر داشته باشید استفاده از جلوه‌های ویژه، طرح‌های گرافیکی سنگین و اصوات زیاد در تبلیغات نشانه فقدان یک ایده ناب ارتباطی است. شما کافیست بتوانید با مخاطب رابطه برقرار کنید حتی با یک جمله، بنابراین ابتدا به دنبال این باشید که پیام شما چیست و آیا این پیام از جانب مخاطب آن طور که می‌خواهید پذیرفته می‌شود یا نه و بعد به دنبال اسباب تجملاتی، گرافیکی و صوتی و تصویری باشید.

۳ - سندروم کلیشه : بسیاری ازصاحبان مشاغل از مفهوم‌هایی تکراری برای تبلیغات استفاده می‌کنند مثل کودکانی که حرف می‌زنند و کالا را تبلیغ می‌کنند و یا مردانی که هر وقت دور هم جمع می‌شوند فوتبال تماشا می‌کنند و از این قبیل مفاهیم. بهتر است مطمئن باشید که امروزه موفقیت در تبلیغات مؤثر در تمایز پیام شما است.

۴ - رضایت : متخصصین تبلیغاتی در تدوین یک آگهی تبلیغاتی باید براساس ایده‌ای که از خواسته کارفرما دارند طرح بدهند و سعی در برطرف کردن نیازهای تمامی دپارتمان‌ها با یک تدوین کاری جاهلانه است. برای مثال یک متخصص تبلیغاتی باید به فکر رضایت مخاطب باشد و بیش از حد سعی در جلب رضایت واحد فروش، هیأت مدیره، واحد بازرگانی و یا گروه های خاص دیگر یک شرکت به طور همزمان را نداشته باشد

۵ - نمایشنامه نویسی شخصی : وقتی مخاطب می‌بیند که صاحب یک کسب و کار خودش در برنامه تبلیغاتی‌اش شرکت کرده است حس خوبی نسبت به آن کسب و کار پیدا نخواهد کرد چرا که در نظر مخاطب این فرد به دنبال شهرت و خودنمایی است.

۶ - کمترین قیمت، بالا‌ترین کیفیت، بهترین خدمات : که اکثراً در تبلیغات ادعا می‌شود، واقعاً از نظر مخاطب دور از واقعیت است که یک سازمان قادر باشد هر سه این فاکتور‌ها را رعایت کند اینگونه شعار‌ها که چندین قول همزمان را به مخاطب می‌دهند معمولاً موفق به اعتمادسازی در بازار نمی‌شوند. یک ویژگی را پررنگ کنید و یا دو ویژگی که با هم تناقض آشکار نداشته باشند.

۷ - دلیل قانع کننده : سعی کنید دلیل قانع کننده‌ای را در تبلیغات خود مبنی بر اینکه کالا یا خدمات شما بر‌تر است به مخاطب القا کنید در غیر اینصورت تبلیغ شما ترغیب کننده نیست.

۸ - نداشتن پیام واضح : خیلی از کمپانی‌های تبلیغاتی را با کارهای هنری اشتباه گرفته‌اند. به یاد داشته باشید که در پیامی واضح باید به مخاطبتان چیزی که می‌خواهد را ارائه دهید. سعی کنید با کمترین میزان سؤال برای مخاطب تبلیغتان را انجام دهید.

۹ - عدم استفاده از مزایای مضاعف : مطمئن باشید تمام خریداران و مشتریان همیشه به دنبال سود و بهره‌های اضافی هستند هر چند کوچک، سعی کنید در تبلیغاتتان از مزایایی مضاعف برای ترغیب مخاطب خود استفاده کنید.

۱۰ - کوتاه و خلاصه : هشتاد درصد از افراد فقط تیترهای بروشور‌ها، وب‌سایت‌ها و روزنامه‌ها را می‌خوانند و بنابراین خلاصه پیام خود را در تیتر‌ها بگنجانید، تیتر‌ها باید جذاب و در صورت امکان متفاوت باشند.

مقالات دیگر...

پنجره

موفقیت

خود را

باز کنید.

موفقیت یعنی ...

  • اراده بالا
  • مصمم در امور
  • مطابقت با شرایط
  • تحمل شکست

موفق ... دارد

  • هدف و مسیر
  • برنامه منظم
  • اراده بالا
  • همت و نشاط

همراه شماییم در ...

  • مدیریت بازرگانی
  • مشاوره تبلیغات
  • مدیریت تبلیغاتی
  • اجرای تبلیغ

موفقیت شما هدف ماست...
از مشاوره تا مدیریت و سپس اجرا در کنار شمائیم ...
(استفاده از محتوای این مجموعه با ذکر منبع بلامانع می باشد.)